رساله نكاحيه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
است كه به آنها سائر فنون وحرفههائي كه اختصاص به آنان دارد بياموزد ؛ مانندپزشكي ، و فنّ جرّاحي ، و قابلگي و مداواي زنان مريضي كه در هنگام زايمان نيازمند به عمل جرّاحي هستند ؛ بطوريكه هيچيك از جهات اختلاط منفيّ و منهيٌ عنه بين مردان و زنان پيش نيايد.»
و از اينجا بدست ميآيد كه حقير در تحصيل نسوان و ارتقاء به فنون لازمه بخود از پزشكي و جرّاحي به تمام اقسام آن و تخصّص در طبابت زنان و امثالها نه اينكه مخالفتي نداشتهام ، بلكه بتمام معني ترغيب و تحريض بر اين امور ميكنم و ميكردهام ؛ و بلكه بالاتر: بعضي از فنوني كه از دست زنان ساخته ميباشد و ميتوانند از آنها در نبرد عليه دشمن بكار برند در صورت ضرورت لازمالتّحصيل ميباشد.و اينكه افاده فرمودهاند: «براستي چه كساني از طرح اين مسائل سود ميبرند ؟ جز كساني كه سالهاست در تضادّ ديانت و تمدّن سخن گفتهاند؟» و بقيّه مطالب ايشان كه: «اگر در كشور اسلامي زنان از اين مناصب فاصله گيرند چه كساني اين امور را در دست خواهند گرفت ؟ جز لا اباليان و بيعصمتان.» تا اهخر شرح مفصّل ايشان؛ شما را بخدا ببينيد: اينها همان مطالبي است كه ماساليان دراز بر آن اهتمام داشتهايم و عليه طاغوت و طاغوتيان مبارزه داشتهايم ، حالا اينها به عنوان دلسوز جامعه و ملّت ، حرفهاي ما را گرفته و بر ما خرده ميگيرند. از ما اخذ نموده بر ما ميتازند. حال ما حال جدّمان حضرت سجّاد شدهاست كه در شام به آن مرد فرمود: حال ما حال غريبي است كه مقامات و موقعيّت او را از او گرفتهاند و آنگاه با همان حربه او را خارجي خوانده و محكوم به حكم او مينمايند كه از او ستاندهاند !و آنچه در «نور ملكوت» آورده شده است كه بچّه آوردن زن نفيسترين عمل ارزشمند وجود اوست ، چه تضادّ و منافاتي با تحصيل كمال و اشتغال بدين علوم و ارزشهاي وي دارد ؟