رساله نكاحيه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
شهيد بهشتي. حدود 5 3 درصد از مجموعه دانشجويان اين سه دانشگاه از خانمهاي دانشجو هستند. خوب بدون اينكه هيچ مشكلي براي مملكت باشد براحتي ميتوانيم يكي از اين سه دانشگاه را براي خانمها اختصاص دهيم و دو دانشگاه ديگر را براي آقايان.طيّ يك برنامه چند ساله هم ميتوانند اساتيد را از هم جدا بكنند و اگر بخواهند اين كار را بكنند نه بودجهاي جابجا ميشود ، نه كادر را جابجا ميكنند. ظاهراً تا به حال در اين قضيّه جدّي نبودهاند ، نه اينكه مشكلي وجود داشته باشد.واقعيّت قضيّه اينست كه ما هنوز مصمّم به اجراي ضوابط اسلامي در بعضي از مسائل كشور نشدهايم. اگر چنين بود شايد قضايا فرق ميكرد. مثلاً فرض ميكنيم اگر از ابتداي انقلاب بطور جدّي برنامهريزي ميكرديم براي تربيت پزشك زن ، امروز با اين گرفتاري رو برو نبوديم كه زنان متديّن ما با گرفتاري عصبي شديد به دكتر مرد مراجعه كنند. ولي در حقيقت آنطور كه بايد و شايد در پي اين واقعيّت نبودهايم.»باري ، من از جناب نگارنده سرمقاله تقاضا دارم به بيرون كشيدن دختران از خانه و ورودشان در محافل و مجالس و صنايع سنگين و علوم غير مربوطه به نيازمنديهاي آنان در كادر پسران و برادران ، تسريع نكنند كه نتيجه ، همين نتيجه مأخوذه از شماره اخير مجلّه «كلمه دانشجو» ميباشد. و بنده مخصوصاً اين مطالب را از آن ، در اينجا نقل كردم تا بدانيد حكومت اسلامي ايران ، نه تنها هنوز مشكل دختران را حلّ ننموده است ، بلكه مشكلاتي بعين مشكلات پيشين برايشان به ارمغان آورده است. و اگر مثلاً از ابتداء به مانند و مشابه گفتار معاونت محترم فرهنگي دانشگاه عمل مينمودند ،بسيار آسان و راحت مسأله حلّ شده بود. امّا ايشان پنداشتند راه غير از اين است ؛ رفتند و به بن بست رسيدند. در پي آب بودند ، سر از سراب بر آوردند.