رساله نكاحيه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كشورهاي غنيّ كه محدوديّت زاد و ولد را در جهان سوّم تشويق ميكنند، از سوي ديگر سياستهائي را در تجارت خارجي به كار ميبندند كه نتيجه آنها به تعويق انداختن توسعه اقتصادي كشورهاي فقير، و بنابراين به عقب راندن امكانات واقعي كُند كردن رشد جمعيّتي است.»
از اين واقعيّت تا ادّعاي دور بودن امكان مهار رشد جمعيّت ؛ از اين واقعيّت تا تأييد اينكه اگر آنها خيلي بچّه بدنيا ميآورند، به دليل اينست كه فقيرند؛ از اين واقعيّت تا اين نتيجهگيري كه بهترين داروها، توسعه اقتصادي و اجتماعي است، فقط يك قدم فاصله وجود دارد. آيا اين قدم را بايد برداريم يا خير؟» [115]قبل از انقلاب اسلامي ايران، جميع باحثين و دانشمندان اسلامي اين سرزمين در رابطه با مشكله اقتصادي جوامع بشري صريحاً و مستدل اعلام مينمودند كه مشكل اساسي، در توزيع غلط ثروت ميباشد نه در احتكار طبيعي و جغرافيائي زمين. و از همين رو نظريّه مالتوس گرايان دائر بر ضرورت مبارزه با افزايش جمعيّت را ردّ مينمودند.نظريّه مالتوس توسّط سيستم سرمايهداري تقريباً ميتوان گفت پذيرفته شده بود. عليهذا نظريّه أعلام از اين متكلّمين و بحّاثين در خصوص كشور ايران در اين نقطه با سرمايهداري در تضادّ بود. و آنچه كه از ملاحظه وضعيّت حاضر بدست ميآيد ؛ اين است كه مشكله افزايش جمعيّت در طول اتّخاذ سياستهاي غلط اقتصادي و كشاورزي و توزيع ثروت بوجود آمده است ؛ نه اينكه افزايش جمعيّت باعث شكست سياستهاي مزبور بوده است.