رساله نكاحيه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نمايند، فقط در دژهاي استوار و قلعههاي محكم، يا از پشت ديوارها دست به نبرد ميزنند. بأس و شدّت آنان در ميان خودشان شديد ميباشد. تو آنان را متّحد و متّفق ميپنداري، وليكن دلهايشان متشتّت و متفرّق است، و اين به علّت آنست كه ايشان گروهي هستند كه انديشه و عقل ندارند.»اين صهيونيستهاي بُزدل و ترسو و جَبان را مقايسه كنيد با آن خلبانان رشيد اسلام كه در همين جنگ تحميلي چه رشادتهائي بخرج ميدادند، و تا اقصي نقاط كشور متجاوز انگليس بدست عراق براي انجام مأموريّت خود ميرفتند و مأموريّتشان را در كمال مطلوبيّت انجام ميدادند. تا همين اواخر كه قواي ضدّ هوائي عراق بسيار مجهّز گرديد و كسي جرأت تجاوز از مرز را نداشت چون ضدّ هوائيهاي مختلف در هفت بند متفاوت با آخرين نتيجه اسلحههاي الكترونيكي هواپيما را سرنگون مينمودند ؛ و براي بمباران بغداد راهي براي تصوّرش نبود تا چه رسد به تحقّق خارجي آن !در همين حال يكي از افسران ارشد، مأموريّت بمباران بغداد را به اختيار خود برميگزيند ؛ و با إعمال تمام فوت و فنّهاي مرموز خود، بالاخره خود را از اين هفت بند ميگذراند و به بغداد ميرساند، و بغداد را هم كه اينك يك دژ استوار ضدّ هوائي شده بود بمباران ميكند، و در مراجعت به طيّارهاش زدند، او با مهارت عجيب و زائدالوصفي طيّاره را ميراند و هدايت مينمايد تا شايد بتواند آنرا در خاك خودمان فرود آورد ؛ ولي نشد، و طيّاره در خاك عراق بر سر زمين افتاد.از اين خلبانان، بسياري نظام ديده بودند ؛ و به اصطلاح از مردم عادي و از بسيجيان نبودند كه به فنون جنگ و خلباني وارد نباشند، ولي در فنّ خود به سرعت در ميان نظاميان كار ميكردند.اينست كه استعمار كافر در تكاپو افتاده، و ميخواهد نسل اينان را قطع كند، و ديگر يك طفل سيزدهساله هم پيدا نشود تا داوطلبانه از روي زمين
مينگذاري شده عبور كند، و راه مسلمين را بر عليه دشمن ديرين: صهيونيزم انگليس و صدّام كافر دست نشانده او بگشايد، و فتح و ظفر را در آغوش آورد.