رساله نكاحيه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رساله نكاحيه - نسخه متنی

سيد محمدحسين حسيني طهراني؛ اشراف: موسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است‌ كه‌ بصورت‌ حقّ بجانب‌ و كمك‌ و معاونت‌، نه‌ تنهاجيب‌ انسان‌ را خالي‌ مي‌كنند، بلكه‌ طرّارانه‌ خود انسان‌ را به‌ دنبال‌ تهي‌ نمودن‌ جيب‌ به‌ ديار عدم‌ مي‌فرستند.

ما بايد پس‌ از اين‌ ساليان‌ متمادي‌ بلكه‌ قرون‌ كثيره‌، ديگر فريب‌ نخوريم‌ و خود را طعمه‌ آنان‌ نسازيم‌ «به‌ دام‌ و دانه‌ نگيرند مرغ‌ دانا را»،
تجربه‌ دگران‌ براي‌ ما كافي‌ است‌، ما خود دنبال‌ تجربه‌ و امتحانشان‌ نباشيم‌ كه‌ آيا راست‌ مي‌گويند يا دروغ‌ ؟!

مَنْ جَرَّبَ الْمُجَرَّب‌ حَلَّتْ بِهِ النَّدامَةُ.

«كسيكه‌ كار تجربه‌ شده‌ را بار دگر خودش‌ بخواهد تجربه‌ نمايد، ندامت‌ و پشيماني‌ در آستان‌ منزل‌ او حلول‌ خواهد كرد.»
و علاوه‌ مطلب‌ خيلي‌ روشن‌ است‌ ؛ آنها پولي‌ مي‌دهند كه‌ با ضميمه‌ پول‌ خود ما، صرف‌ در نابودي‌ ما و عقيم‌ شدن‌ مردان‌ و زنان‌ ما و از ريشه‌ كنده‌ شدن‌ نسل‌ ما گردد، آنگاه‌ آن‌ پول‌ وامِ براي‌ كنترل‌ جمعيّت‌ و براي‌ سائر امور اعتباري‌ را با بهره‌ و ربائي‌ معادل‌ بيست‌ درصد از ما اخذ كنند، در اينصورت‌ جز فربه‌ كردن‌ خودشان‌ و لاغر كردن‌ ما، اثري‌ به‌ دنبال‌ ندارد !

از اين‌ گذشته‌، معامله‌ ربوي‌ و تنزيل‌ پول‌ مگر در شرع‌ اسلام‌ حرام‌ نمي‌باشد ؟!

ما چگونه‌ استقراض‌ ربوي‌ از آنها مي‌كنيم‌، و بهره‌ و سودي‌ اضافه‌ بر اصل‌ مال‌ بديشان‌ مي‌پردازيم‌ ؟!

آنچه‌ در شرع‌ مقدّس‌ آمده‌ آنست‌ كه‌: بهره‌ و ربا گرفتن‌ شخص‌ مسلمان‌ از كافر ذمّي‌ اشكال‌ ندارد، نه‌ كافر حربي‌ از مسلمان‌، آيا انقلابي‌ حاصل‌ شده‌است‌ تا آنكه‌ همگي‌ آنان‌ مسلمان‌، و ناگهان‌ همگي‌ ما كافر ذمّي‌ گشته‌ايم‌، تا اين‌ معامله‌ صحيح‌ باشد ؟! ؟!

باري‌ ! نتيجه‌ اين‌ جنايات‌ و خيانتهاي‌ آنان‌ بعداً بهتر ظاهر مي‌شود كه‌ چند صباحي‌ بگذرد و ملّت‌ خودش‌ را در زير ذلّ عبوديّت‌ بنگرد و فرياد هَلْ مِن‌
مَّحِيصٍ [136]
وي‌ از سويداي‌ دلش‌ بر آيد، و راه‌ چاره‌اي‌ هم‌ نباشد، زيرا خداوند مي‌فرمايد:

/ 298