رساله نكاحيه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بنابراين: «هر كه بامش بيش برفش بيشتر»خداوندِ رازق عالم قادر حكيم، كه از عوالم غيب روزي را نازل ميفرمايد براي هر فرد بخصوصه روزي جداگانه ميرساند ؛ براي يكي، يكي ؛ براي هزار، هزار .بسيار عجيب است اين شرع مبين و آئين توحيدي و معرفتي، كه چگونه در عمل و متن كار، ما را به خدا پيوسته و مربوط ميسازند. در «وسآئل الشّيعة» چهار روايت وارد است در كراهت اعراض از نكاح بجهت بيم از تنگدستي و ترس از فقر، و پنج روايت در استحباب اقدام به نكاح با وجود فقر و تنگدستي.امّا آن چهار روايت، اوّلش اينست:محمّد بن يعقوب ازعليّ بن إبراهيم، از پدرش، از ابن أبي عُمَير، از أبان ابن عثمان، از حَريز، از وليدبن صبيح، از أبي عبدالله عليه السّلام قال: مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعِيلَةِ فَقَدْ أَسَآءَ بِاللَهِ الظَّنَّ.«هر كس كه از ترس مخارج زندگاني ازدواج را ترك كند، به ذات اقدس الله سوء ظنّ برده است.»
و امّا آن پنج روايت، اوّلش اينست:محمّد بن يعقوب، از محمّد بن يحيي، از أحمد و عبدالله دو پسران محمّد بن عيسي، از عليّ بن حَكَم، از هِشام بن سالم، از أبي عبدالله عليه السّلام قال: جَآءَ رَجُلٌ إلي النَّبيِّ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ فَشَكَا إليهِ الْحَاجَةَ . فَقَالَ: (لَهُ ـ خ) تَزَوَّجْ ! فَتَزَوَّجَ فَوُسِّعَ عَلَيْهِ . [159]
«مردي به حضور پيامبر صلّي الله عليه و آله شرفياب شد و از تنگدستي و نيازمندي به او شكايت آورد. حضرت به او فرمود: ازدواج كن ! چون ازدواج
كرد روزيش فراخ شد.»