در مبحث اهداف مستقيم سياستهاي كنترل جمعيّت پيرامون اين مطلب صحبت شد و شكّي نيست كه وقتي زن ارزشهاي اجتماعي غربي را پذيرفت ، سعي ميكند در راستاي اين هدف راههاي جلوگيري از بارداري را بكار گرفته و تعداد زايمان را كاهش دهد .
5 ـ تأكيد بر كيفيّت
پايهگذاران سياستهاي جمعيّت شناسي به تربيت فرزندان ، بيشتر از تعدادشان تأكيد ميكنند ، و اين سياست را در ارتباط با مسائل اقتصادي ميدانند و معتقدند كه اگر تعداد فرزندان كم باشد ميتوان از زندگي بهتر و فرصت مناسبتري بهره جست .متأسّفانه اين مسأله باعث شده اكثر مسلمانان كشورهاي اسلامي بدون توجّه به عوامل ديگري كه در موقعيّتها و كيفيّت زندگي انسان تأثير منفي دارد، با اين امر متقاعد شوند .
6 ـ روش تبليغاتي
سياستهاي كنترل جمعيّت تمامي وسائل ارتباط جمعي (تلويزيون ، راديو، روزنامه و ...) را بمنظور كاهش رشد بيرويّه جمعيّت بكار گرفته است كه از اين طريق برنامههائي را پخش ميكنند تا بدين وسيله ارزشهاي جديدي در مردم به وجود آورده و مردم را در جهت كنترل جمعيّت و يا تنظيم خانواده تشويق كنند .سازمانهاي بين المللي و مؤسّسههاي آمريكائي نيز از اين برنامهها حمايت كرده و ارزشهاي اعتقادي مردم را به كمك رسانهها مورد تهاجم قرار ميدهند . همچنين اين سازمانها با مؤسّسات اسلامي علمي و غير علمي كه درگير ترتيب دادن حملاتي پيگير بشكل دقيق بودند همكاري ميكنند .اين همكاري بمنظور ايجاد ارزشهاي جديد ميباشد تا بوسيله آن مردم را تشويق كنند تا از وسائل جلوگيري از بارداري استفاده نمايند .