غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • با او دلم به مهر و مودت يگانه بود
    بر درگهم ز جمع فرشته سپاه بود
    در راه من نهاد نهان دام مكر خويش
    مي خواست تا نشانه ى لعنت كند مرا
    بودم معلم ملكوت اندر آسمان
    هفصد هزار سال به طاعت ببوده ام
    در لوح خوانده ام كه يكى لعنتى شود
    آدم ز خاك بود من از نور پاك او
    گفتند مالكان كه نكردى تو سجده اى
    جانا بيا و تكيه به طاعات خود مكن
    دانستم عاقبت كه به ما از قضا رسيد اى عاقلان عشق مرا هم گناه نيست
    اى عاقلان عشق مرا هم گناه نيست



  • سيمرغ عشق را دل من آشيانه بود
    عرش مجيد جاه مرا آستانه بود
    آدم ميان حلقه ى آن دام دانه بود
    كرد آنچه خواست آدم خاكى بهانه بود
    اميد من به خلد برين جاودانه بود
    وز طاعتم هزار هزاران خزانه بود
    بودم گمان به هر كس و بر خود گمان نبود
    گفتم يگانه من بوم و او يگانه بود
    چون كردمى كه با منش اين در ميانه بود
    كاين بيت بهر بينش اهل زمانه بود
    صد چشمه آن زمان زد و چشمم روانه بود ره يافتن به جانبشان بى رضا نبود
    ره يافتن به جانبشان بى رضا نبود


/ 436