غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • دلبرا ما دل به چنگال بلا بسپرده ايم
    اى بسا شب كز براى ديدن ديدار تو
    بندگى كرديم و ديديم از تو ما پاداش خويش
    ما عجب خواريم در چشم تو اى يار عزيز
    از براى كشتن ما چند تازى اسب كين تا تولا كرده ايم از عاشقى در دوستيت
    تا تولا كرده ايم از عاشقى در دوستيت



  • رحم كن بر ما كه بس جان خسته و دل مرده ايم
    از سر كوى تو بر سر سنگ و سيلى خورده ايم
    زرد رخساريم و از جورت به جان آزرده ايم
    گويى از روم و خزر نزدت اسير آورده ايم
    كز جفايت مرده و دل در غمت پرورده ايم چون سنايى از همه عالم تبرا كرده ايم
    چون سنايى از همه عالم تبرا كرده ايم


/ 436