غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • شور در شهر فگند آن بت زنارپرست
    پرده ى راز دريده قدح مى در كف
    شده بيرون ز در نيستى از هستى خويش
    چون بت ست آن بت قلاش دل رهبان كيش
    اندر آن وقت كه جاسوس جمال رخ او
    هيچ ابدال نديدى كه درو در نگريست
    گاه در خاك خرابات به جان باز نهاد بر در كعبه ى طامات چه لبيك زنيم
    بر در كعبه ى طامات چه لبيك زنيم



  • چون خرامان ز خرابات برون آمد مست
    شربت كفر چشيده علم كفر به دست
    نيست حاصل شود آنرا كه برون شد از هست
    كه به شمشير جفا جز دل عشاق نخست
    از پس پرده ى پندار و هوا بيرون جست
    كه در آن ساعت زنار چهل گردن بست
    خاكيى را كه ازين خاك شود خاك پرست كه به بتخانه نيابيم همى جاى نشست
    كه به بتخانه نيابيم همى جاى نشست


/ 436