غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • اى سنايى چو تو در بند دل و جان باشى
    در دريا تو چگونه به كف آرى كه همى
    چون به ترك دل و جان گفت نيارى آن به
    تا تو فرمانبر چوگان سواران نشوى
    كار بر بردن چوگان نبود صنعت تو
    به عصايى و گليمى كه تو دارى پسرا خواجه ى ما غلطى كردست اين راه مگر
    خواجه ى ما غلطى كردست اين راه مگر



  • كى سزاوار هواى رخ جانان باشى
    به لب جوى چو اطفال هراسان باشى
    كه شوى دور ازين كوى و تن آسان باشى
    نيست ممكن كه تو اندر خور ميدان باشى
    تو همان به كه اسير خم چوگان باشى
    تو همى خواهى چون موسى عمران باشى خود نه بس آنكه نميرى و مسلمان باشى
    خود نه بس آنكه نميرى و مسلمان باشى


/ 436