. روزي يكي از دوستان تلفن كرد :" آقا من خيلي تعجب مي كنم ، جريان خيلي عجيبي شنيدم . آقا اين اقبال پاكستاني كه شما جلسه جشن وياد بود برايش گرفتيد اين كه مي گويند در كتابش به امام جعفر صادق عليه السلام اهانت كرده و فحش داده " گفتم :اين حرفها چيست ؟ ! گفت فلان صفحه از فلان كتاب را ملاحظه بفرمائيد . گفتم خودت ديدي ؟
گفت :" نه ، يك آقاي خيلي محترمي به من گفت " . من تكان خوردم . تعجب كردم از بعضي دوستان مثل آقاي سعيدي كه ديوان اقبال را از اول تا آخر خوانده اند - كه اينها چطور چنين چيزي را نديده اند . به او گفتم اولا صحبت ياد بود و تجليل نبود ، صحبت سوژه قرار دادن بود ، ما كسي را كه تجليل نكرديم اقبال بود ، اقبال را سوژه قرار داديم براي يك سلسله هدفهاي اسلامي ، اگر حضور نداشته ايد در كتابش كه منتشر مي شود خواهيد ديد . فورا با جناب آقاي سيد غلامرضا سعيدي تماس گرفتم و از ايشان پرسيدم . او هم حيرت كرد ، گفت :نه آقا من خوانده ام ، چنين چيزي نمي شود . گفتم آخر دروغ به اين بزرگي كه نمي شود يكي دو ساعت بعد يكوقت ايشان يادش افتاد ، آمد گفت فهميدم جريان چيست
، جريان اين است :دونفر بوده اند در هندوستان يكي جعفر نام و يكي صادق نام . در وقتي كه انگليس ها آمدند هندوستان را احتلال كردند مسلمين عليه آنها قيام كردند ، و اين دونفر رفتند باانگليس ها