هشام بن الحكم
شاگرد ديگر امام هشام بن الحكم است . هشام بن الحكم يك اعجوبه است و بر تمام متكلمين زمان خودش برتري داشته و بر همه آنها پيروز بوده است . ( من اينها را به شهادت كتب اهل تسنن عرض مي كنم ) . ابوالهذيل علاف يك متكلم ايراني فوق العاده قويي است. شبلي نعمان در " تاريخ علم كلام " مي نويسد احدي نمي توانست با ابوالهذيل مباحثه كند ، و او از تنها كسي كه مي ترسيد هشام بن الحكم بود . نظام كه او را از نوابغ روزگار شمرده اند و نظرياتي داشته كه امروز با نظريات جديد منطبق است
مثلا در باب رنگ و بو معتقد است كه رنگ و بو از جسم مستقل است ، يعني رنگ و بو آن طور كه خيال مي كردند عرضي است براي جسم ، عرضي براي جسم نيست ، مخصوصا در باب بوي معتقد است كه بوي يك چيزي است
كه در فضا پخش مي شود - شاگرد هشام بوده ( و نوشته اند كه اين رأي را از هشام بن الحكم گرفت ) و هشام بن الحكم خودش شاگردي از شاگردان امام صادق است . حال شما از مجموع اينها ببينيد چه زمينه اي از نظر فرهنگي براي امام صادق فراهم بود و امام استفاده كرد
، زمينه اي كه نه قبلش براي هيچ امامي فراهم بود و نه بعدش به آن اندازه فراهم شد . به مقدار كمي براي حضرت رضا فراهم بود . براي حضرت موسي بن جعفر كه دوباره وضع خيلي بد شد و مسئله زندان و غيره پيش آمد . ائمه ديگر نيز همه به همان جواني جوانمرگ مي شدند ، مسموم مي شدند و از دنيا مي رفتند . نمي گذاشتند اينها زنده بمانند و الا وضع
محيط به گونه اي بود كه تا حدي مساعد بود . ولي براي امام صادق هر دو جهت حاصل شد ، هم عمر حضرت طولاني شد ( در حدود هفتاد سال ) و هم محيط و زمان مساعد بود . حال آيا اين امر چقدر ثابت مي كند تفاوت زمان امام صادق را با زمان سيدالشهداء ؟يعني چه زمينه هايي براي امام صادق فراهم بود كه براي سيد الشهداء فراهم نبود ؟
سيدالشهداء يا بايد تا آخر عمر در خانه بنشيند آب و ناني بخورد و براي خدا عبادت كند و در واقع زنداني باشد ، و يا كشته شود ، ولي براي امام صادق اين جور نبود كه يا بايد كشته شود و يا در حال انزوا باشد ، بلكه اينطور بود كه يا بايد كشته شود
و يا از شرايط مساعد محيط حداكثر بهره برداري را بكند . ما اين مطلب را كه ائمه بعد آمدند و ارزش قيام امام حسين را ثابت و روشن كردند درك نمي كنيم .اگر امام صادق نبود امام حسين نبود همچنانكه اگر امام حسين نبود امام صادق نبود
، يعني اگر امام صادق نبود ارزش نهضت امام حسين هم روشن و ثابت نمي شد . در عين حال امام صادق متعرض امر حكومت و خلافت نشد ولي همه مي دانند كه امام صادق با خلفا كنار هم نيامد ، مبارزه مخفي مي كرد ، نوعي جنگ سرد در ميان بود
، معايب و مثالب و مظالم خلفا ، همه به وسيله امام صادق در دنيا پخش شد ، و لهذا منصور تعبير عجيبي درباره ايشان دارد ( 1 ) . مي گويد :هذا الشجي معترض في الحلق . . . جعفر بن محمد
. 1 منصور با امام صادق به يك وضع عجيبي رفتار مي كرد و ريشه اش هم خود امام صادق
بود . گاهي بر حضرت سخت مي گرفت و گاهي آسان . البته ظاهرا هيچوقت حضرت را زندان
نبرده باشد ولي خيلي اوقات ، ايشان را تحت نظر قرار مي داد و يك دفعه ظاهرا دو سال
حضرت را در كوفه تحت نظر قرار داد ، يعني منزلي را به امام اختصاص