لطفا منتظر باشید ...
، و در زمان امام حسين جور ديگري . براي اينكه راجع به شرايط مختلف بحث بكنيم بايد مبحثي را مطرح نماييم ، و معمولا كساني كه بحث كرده اند وارد همين مبحث شده اند كه شرايط زمان امام حسن با شرايط زمان امام حسين اختلاف داشت
و واقعا مصلحت انديشي در زمان امام حسن آنچنان ايجاب مي كرد و مصلحت انديشي در زمان امام حسين اينچنين . البته ما هم اين مطلب را قبول داريم وبعد هم روي آن بحث مي كنيم ولي قبل از آنكه اين مطلب را بحث بكنيم
يك بحث اساسي راجع به دستور اسلام در موضوع جهاد لازم است چون هر دو بر مي گردد به مسئله جهاد : امام حسن متاركه كرد و صلح نمود وامام حسين متاركه نكرد و صلح ننمود و جنگيد . پس ما كليات اسلام در باب جهاد را بيان مي كنيم - كه نديده ايم
كساني كه در باب صلح امام حسن بحث كرده اند اين جهات را وارد شده باشند - بعد وارد اين مسئله مي شويم كه صلح امام حسن روي چه حسابي بوده وجنگ امام حسين روي چه حسابي ؟
پيغمبر اكرم و صلح
و بعد خواهيم ديد كه اين اساسا اختصاص به صلح امام حسن ندارد ، خود پيغمبر اكرم در سالهاي اول بعثت تا آخر مدتي كه در مكه بودند و نيز ظاهرا تا سال دوم ورود به مدينه ، روششان در مقابل مشركين روش مسالمت است، هر چه از ناحيه مشركين آزار و رنج و ناراحتي مي بينند و حتي بسياري از مسلمين در زير شكنجه مي ميرند و مسلمين اجازه مي خواهند كه با اينها وارد جنگ بشوند و مي گويند ديگر بالاتر از اين چيزي نيست
، از اين بدتر مي خواهد وضع ما چه بشود ، به آنها اجازه نمي دهد و حداكثر به آنان اجازه مهاجرت مي دهد ، كه از حجاز به حبشه مهاجرت مي كنند . ولي وقتي كه پيغمبر اكرم از مكه مهاجرت مي كنند
و مي روند به مدينه ، در آنجا آيه نازل مي شود : اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير ( 1 ) ، خلاصه اجازه داده شد به اين كساني كه تحت شكنجه و ظلم قرار گرفته اند كه بجنگند .آيا اسلام دين جنگ است يا دين صلح ؟ اگر دين صلح است ، تا آخر بايد آن روش را ادامه مي دادند و مي گفتند اساسا جنگ كار دين نيست ، كار دين فقط دعوت است ، تا هر جا كه پيش رفت ، هر جا هم نرفت ، نرفت و اگر اسلام دين جنگ است پس چرا در سيزده سال مكه به هيچ وجه اجازه ندادند كه مسلمين حتي از
. 1 سوره حج ، آيه . 39
