استفاده بني العباس از نارضايي مردم
بني العباس از اين جريان حداكثر استفاده را بردند . سه برادرند به نامهاي ابراهيم امام ، ابوالعباس سفاح و ابوجعفر منصور . اين سه برادر از نژاد عباس بن عبدالمطلب عموي پيغمبر هستند ، به اين معنا كه اينها پسر عبدالله بودند، عبدالله پسر علي و علي پسر عبدالله بن عباس معروف بود ، و به عبارت ديگر آن عبدالله بن عباس معروف كه از اصحاب اميرالمؤمنين است پسري دارد به نام علي و او پسري دارد به نام عبدالله ، و عبدالله سه پسر دارد
به نامهاي ابراهيم و ابوالعباس سفاح و ابوجعفر كه هر سه هم انصافا نابغه بوده اند . اينها در اواخر عهد بني اميه از اين جريانها استفاده كردند و راه استفاده شان هم اين بود كه مخفيانه دعاش و مبلغين تربيت مي كردند .يك تشكيلات محرمانه اي به وجود آوردند و خودشان در حجاز و عراق و شام مخفي بودند و اين تشكيلات را رهبري مي كردند و نمايندگان آنها در اطراف و اكناف - و بيش از همه در خراسان - مردم را دعوت به انقلاب و شورش عليه دستگاه اموي مي كردند
ولي از جنبه مثبت شخص معيني را پيشنهاد نمي كردند ، مردم را تحت عنوان " الرضي من آل محمد " يا " الرضا من آل محمد " - يعني يكي از اهل بيت پيغمبر كه مورد پسند باشد - دعوت مي كردند . از همين جا معلوم مي شود كه اساسا زمينه مردم ، زمينه اهل بيت پيغمبر و زمينه اسلامي بوده است ، و اينهايي كه امروز مي خواهند به اين قيامهاي
خراسان مثل قيام ابومسلم رنگ ايراني بدهند كه مردم روي تعصبات ملي و ايراني اين كار را كردند ، صدها شاهد و دليل وجود دارد كه چنين چيزي نيست كه اكنون نمي خواهم در اين قضيه بحث كنم ولي شواهد و دلايل زيادي [ بر اين مدعا وجود دارد ] .البته مردم از اينها ناراضي بودند
ولي آن چيزي كه مردم براي نجات خودشان فكر كرده بودند ، پناه بردن از بني اميه به اسلام بود نه چيز ديگر . تمام شعارهاشان شعار اسلامي بود . در آن خراسان عظيم و وسيع ، قدرتي نبود كه بخواهد مردمي را كه عليه دستگاه خلافت قيام كرده اند مجبور كرده باشد
كه شعارهايي كه انتخاب مي كنند شعارهاي اسلامي باشد نه ايراني . در آن وقت براي مردم خراسان مثل آب خوردن بود اگر مي خواستند از زير بار خلافت و از زير بار اسلام هر دو ، شانه خالي كنند ، ولي اين كار را نكردند ، با دستگاه خلافت مبارزه كردند
به نام اسلام و براي اسلام ، و لهذا در اولين روزي كه در سال 129 در مرو در دهي به نام " سفيدنج " قيام خودشان را ظاهر كردند - كه روز عيد فطري را براي اين كار انتخاب كردند و بعد از نماز عيد فطر اعلام قيام نمودند - شعاري كه بر روي پرچم خود نوشته بودند
، همان اولين آيه قرآن راجع به جهاد بود :" اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير غ" (1) . چه آيه خوبي ! مسلمين تا در مكه بودند تحت اجحاف و ظلم قريش بودند و اجازه جهاد هم نداشتند تا بالاخره در مدينه اجازه جهاد داده شد
به عنوان اينكه مردمي كه مظلوم هستند به آنها اجازه داده شد كه از حق خودشان دفاع كنند . اصلا جهاد اسلام با اين آيه - كه در سوره حج است - شروع شده . و آيه
. 1 سوره حج ، آيه . 39