. اين براي عالم اسلام ننگ است كه خليفه مسلمين را در مسند خلافت بكشند ، بي احترامي است به مسند خلافت . اين بود كه مي گفت اينها خواسته هاي مشروعي دارند ، خواسته هاي اينها را انجام بده ، بگذار اينها برگردند بروند
. از طرف ديگر اميرالمؤمنين نمي خواست به شورشيان بگويد كار نداشته باشيد ، حرفهاي حق خودتان را نگوئيد ، حالا كه اين سرسختي نشان مي دهد پس شما برويد در خانه هايتان بنشينيد كه قهرا دست خليفه بازتر باشد و بر مظالمش افزوده شود . اين حرف را هم البته نمي زد و نبايد هم مي گفت ، اما اين را هم نمي خواست كه عثمان در مسند خلافت كشته شود ، و آخرش هم عليرغم تمايل اميرالمؤمنين [ اين امر واقع شد ] . پس اگر امام حسن مقاومت مي كرد نتيجه نهائيش آنطور كه ظواهر تاريخ نشان مي دهد كشته شدن بود اما كشته شدن امام و خليفه در مسند خلافت ، ولي كشته شدن امام حسين كشته شدن يك نفر معترض بود . اين يك تفاوت شرايط زمان امام حسن ( ع ) . شرايط زمان امام حسين ( ع ) . تفاوت دومي كه در كار بود اين بود كه درست است كه نيروهاي عراق يعني نيروهاي كوفه ضعيف شده بود اما اين نه بدان معني است كه به كلي از ميان رفته بود ، و اگر معاويه همينطور مي آمد