سیری در سیره ائمه اطهار نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
شده بودند كه اينها سابقه فكري و علمي داشتند . عامل سوم كه زمينه را مساعد مي كرد جهان وطني اسلامي بود ، يعني اينكه اسلام با وطنهاي آب و خاكي مبارزه كرده بود و وطن را وطن اسلامي تعبير مي كرد كه هر جا اسلام هست آنجا وطن است و در نتيجه تعصبات نژادي تا حدود بسيار زيادي از ميان رفته بود به طوري كه نژادهاي مختلف با يكديگر همزيستي داشتند
و احساس اخوت و برادري مي كردند ، مثلا شاگرد ، خراساني بود و استاد مصري ، يا شاگرد مصري بود و استاد خراساني . حوزه درس تشكيل داده مي شد ، آن كه به عنوان استاد نشسته بود مثلا يك غلام بربري بود
مثل نافع يا عكرمه غلام عبدالله بن عباس . يك غلام بربري مي آمد مي نشست ، بعد مي ديديد عراقي ، سوريه اي ، حجازي ، مصري ، ايراني و هندي پاي درس او شركت كرده اند . اين يك عامل بسيار بزرگي بوده براي اينكه زمينه اين جهش و جنبش را فراهم كند .و از اين شايد بالاتر آن چيزي است
كه امروز اسمش را " تسامه و تساهل ديني " اصطلاح كرده ا ند و مقصود همزيستي با غير مسلمانان است ، مخصوصا همزيستي با اهل كتاب ، يعني مسلمانان اهل كتاب را براي اينكه با آنها همزيستي كنند تحمل مي كردند و اين را بر خلاف اصول ديني خودشان نمي دانستند
. و در آن زمان اهل كتاب اهل علم بودند . اينها وارد جامعه اسلامي شدند ومسلمين مقدم اينها را گرامي شمردند و در همان عصر اول ، معلومات اينها را ازايشان گرفتند ، و در عصر دوم ديگر در رأس جامعه علمي ، خود مسلمين قرار گرفتند .مسئله تسامح و تساهل با اهل كتاب نيز يك عامل فوق العاده مهمي بوده است . البته خود اين هم ريشه حديثي دارد . ما احاديث زيادي در اين زمينه داريم . حتي مرحوم مجلسي در