صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولا الضالين - سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید - نسخه متنی

علی میرخلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولا الضالين

خداوندا ما را به راه كسانى كه آنها را مشمول نعمت خود ساختى «هدايت كن». نه راه كسانى كه بر آنها غضب كرده اى و نه راه گمراهان.

منظور آيه

كلمه صراط الذين عطف بيان است براى الصراط المستقيم يعنى راه آن افرادى كه بوسيله طاعتشان به آنها نعمت عطا كردى.

آنها اشخاصى هستند كه اين آيه شريفه ايشان را معرفى مىكند و مىفرمايد: افرادى كه از خدا و رسول اطاعت كنند، با آن افرادى خواهند بود كه خدا نعمت به آنها عطا كرده است، از قبيل: پيامبران، راستگويان، شهيدان و نيكوكاران.(131)

منظور از المغضوب عليهم به اتفاق شيعه و سنّى، يهوديان مىباشند. به دليل اين آيه شريفه كه درباره ايشان مىفرمايد: «آن افرادى كه خدا آنان را لعنت كرده و بر آنها غضب نموده و گروهى از آنها را بشكل بوزينه و خوك در آورده است و دليل آن را در سوره بقره آورده كه نافرمانى كردند...

منظور از كلمه ولا الضالين نصارا هستند. بدليل اين آيه شريفه كه راجع به آنها مىفرمايد: «از هوا و هوس، آن گروهى كه قبل از اين گمراه شدند و گروه كثيرى را هم گمراه نمودند و از راه راست منحرف گرديدند متابعت نكنيد.»

در آن وقتى كه «پيامبر عاليقدر اسلام صلّى الله عليه وآله وسلّم» در وادى القرا با يهودى ها مشغول جهاد بودند.

شخصى كه اهل يقين بود از «حضرت رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم» سؤال كرد: آقا جان اينها كيستند كه با شما كه چنين شخصيتى را دارا هستيد مىجنگند؟!

«حضرت رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم» فرمود: «اينها مغضوب عليهم هستند»

آن شخص باز اشاره به نصارا كرد و گفت: يا رسول اللّه پس اينها چه كسانى هستند كه با شما در نبرد هستند؟!

حضرت فرمود: «اينها ضالين هستند»(133)




  • هر كه خارج شد ز راه مستقيم
    اندر اينجا خضر راهى بايدش
    راست شو يعنى رها كن فعل بد
    بند بندم گر برى چون نى شكر
    بر خلاف نفس هر فعل از تو خواست
    چون ره مقصود يكره بيش نيست
    ره كه پيغمبر بما دادى نشان
    جان فداى ره نماى مقبلى
    جان چه باشد تحفه ناقابلى



  • كور ماند در بيابانى مقيم
    تا ره مقصود را بنمايدش
    تا كه از قامت بگُنجى در لحد
    نيستم جز راستى راه دگر
    گر ندانى ره بود آن راه راست
    جز ره مردان خير انديش نيست
    نيست الا راه خلد جاودان
    جان چه باشد تحفه ناقابلى
    جان چه باشد تحفه ناقابلى



(رجاء اصفهانى)

/ 113