اسم اعظم
اسم اعظم گر كسى بشناسدش
سرورى بر كل اشياء باشدش
سرورى بر كل اشياء باشدش
سرورى بر كل اشياء باشدش
اى خدا نام تو درمان و دوا
اى خداوند زمين و آسمان
اى خدا اى چاره بيچارگان
داده اى هستى عدم را اى كريم
خلق انسان كرده اى از نطفه اى
روزى خلقان رسانى بيحساب
كى ستايش مىتوان كردن ترا
گر نويسند عارفان صدها كتاب
من چسان گويم ترا مدح و ثنا
وصف تو در مدح تو احسن بود
كى توان آرد (حقيرت) كبريا
وصف انعام تو و مدح ترا
بهر بيماران، طبيب است و شفا
بهجت دل شادى آگه دلان
اى انيس و مونس آوارگان
نطفه آميز را كردى فهيم
هم بفرمان تو خرم دانه اى
گر گنه كارند يا اهل ثواب
نعمتت را كى توان گفتن سزا
كوته آيد وصفها اندر حساب
مانده ام اندر ثنايت كبريا
چون زبان در وصف تو الكن بود
وصف انعام تو و مدح ترا
وصف انعام تو و مدح ترا