سئوال
دو موضوع كم و بيش سئوال مىشود:اوّل: اينكه شيطان كيست و چيست و حكمت در خلقتش چيست و براى چه آفريده شده!دوّم: راه چاره و گريز از دست شيطان و وساوس آن كدام استهركدام از اين دو بحث دامنه دار است و پاسخ هاى علمى مىخواهد و به طور تفصيل هم اَلا ن لازم نيست، چون اطاله كلام مىشود، امّا بطور اجمال پاسخ هر يك داده مىشود.به قول يكى از محققين كه مىفرمود: اگر مُخبر صادقى به شما خبر دهد كه امشب يك عده دزد مُسَلّح در كمين هستند كه به خانه ات بريزند و اموالت را ببرند و خود و عائله ات را بكشند چه مىكنىاگر شخص عاقلى باشى مىروى ياورانى پيدا مىكنى درها را محكم مىبندى، راه هائى را كه ممكن آمدنشان باشد مسدود مىكنى، سنگربندى مىنمائى.اگر عقل نداشته باشى مىپرسى اين دزدها اهل كجايند؟ لباسهايشان چه شكلى است پيرند يا جوان، لر هستند يا فارس...؟ تا از اين موضوع سر در بياورى وقت گذشته و آنها كار خودشان را كرده اند. آنچه كه بر تو لازم است راه فرار از شيطان است.حالا خلقتش را بدانى، يا بفهمى چگونه وسوسه مىكند، يا از راز آفرينش او سر درآورى، يا سر در نياورى، به اين چيزها چه كار دارى. مخبر صادق خبر مىدهد كه (ابليس در كمين است و دشمن سرسختى است، راه نجات را از دست مده و وقت را تلف نكن».بطور اجمال عرض مىشود:1 بشر اگرچه از عناصر اربعه: آب، آتش، هوا و خاك است، لكن جنبه خاكيش قوى و بيش از سه تاى ديگر است، لذا ثقل (32) و وزن دارد و به اعتبار همان جنبه خاكيش ادراكاتش و كارهايش بسيار محدود است.بر عكس شياطين جنبه آتش و هواى آنها غالب است ساختمان بدنشان طورى است كه در نهايت لطافت هستند، وكاملا قوى مىباشند.بشر خيال مىكند قدرت دارد لكن قدرتى كه شياطين دارند به نوعى است كه مثلاً مىتوانند بدنشان را اينقدر كوچك كنند كه از سوراخى رد شوند، يا اينقدر بزرگ كنند كه مكان وسيعى را اشغال نمايند.مسافتى را كه بشر بايد ظرف يك ماه طى كند در لحظه اى مىپيمايند و چيزهاى سنگينى را كه انسان قادر بحمل آن نيست مىتوانند حمل كنند.پس اشكال از اين كه اگر شيطان هستند پس چرا ما او را نمى بينيم بى جاست، چشم تو جسم كثيف را مىتواند ببيند نه لطيف را.هوا را نمى بينى، امواج در هوا را نمى بينى چون لطيف است، چشم تو خاكى است و بايد كثيف را ببيند، «مگر خودت را از نظر معنا لطيف كنى» كه بعدا بحث آن خواهد آمد، لذا «قرآن مجيد» مىفرمايد: «شيطان شما را مىبيند از جائى كه شما او را نبينيد.».(33)2 و اما حكمت خلقت شيطان: حكيم على الاطلاق هرچه را اراده بفرمايد عين ثواب است، همان حكمتى كه در خلقت بنى آدم و جانوران است، ما چه بدانيم يا ندانيم، در عين حال حكمتش بسيار است لكن چون مفصّل است آنچه مىتوان گفت، آنستكه در «حكمت خلقت شياطين سعادت و شقاوت بشر ظاهر مىشود» در ايمان و كفر و استحقاق بهشت و جهنّم رفتن افراد روشن گردد.خداوند مىفرمايد: صدقه بده. شيطان مىگويد: نده، اگر بدهى از مالت كم مىشود، در صورتيكه رشد عقلى داشته باشى، صاحب ايمان و اراده قوى باشى، به دهان شيطان مشت مىزنى، و مىگوئى كه خدا مىفرمايد: بده كم نمى شود، ما جايش را پر مىكنيم.اگر مثل كوه محكم باشى، اينجا رشد تو ظاهر مىشود، امّا اگر كم عقل و كم اراده و كم وزن، مثل كاهى باشى به يك نفير و وسوسه فريب مىخورى و مىايستى.«همه مىگويند: خدا و آخرت امّا راست مىگويند، يا نه اين شياطين اند كه به وسيله آنها راستگو از دروغگو تميز داده مىشود» اگر مىگوئى خدا، پس چرا وعده اش را نمى پذيرى»؟! اگر وسوسه شيطان را پذيرفتى معلوم مىشود ايمانت به زبانت است، اگر راستى ايمان به بهشت دارى، پس چرا خريدارى نمى كنى! چرا از جهنم دورى نمى كنى!«فلان خانم كه ادعاى دينداريش مىشود تا يك نفر شيطان انسى به او مىرسد و به او مىگويد: شما هم خرافاتى و قديمى شدى چادر سر مىكنى! ديگر دوره عوض شده مرد و زن ندارد، به همين القاء شبهه و وسوسه شيطان و استهزاء رفقايش شُل مىشود و فريب مىخورد.»بلى شياطين براى اين هستند كه معلوم شود چه كسى استقامت دارد چه كسى ندارد. بزرگترين حكمتش «تميز مؤمن از فاجر است»چطور وعده شيطان را مهم مىگيرى! امّا وعده هاى خدا را نديد، براى خدا از يك تومان نمى گذرى، ولى براى شيطان به يك مدح و ثناء در روزنامه ها نوشتن و در راديو گفتن هزارها تومان حاضرى بدهى.در معامله با خدا كه مىفرمايد: به همسايه ات رحم و به فقير كمك كن، فقيرى كه آبرومند است، براى نان شبش مانده، دخترش دم بخت است، يا مريض است، كمك كن. چندين برابر پاداش خواهى داشت. مىگوئى تمكن ندارم.امّا اگر معامله دنيوى شيطانى بود، چطور روى دست ديگران بلند مىشوى. «شيطان براى امتحان خلق است» بايد باشد و سينمائى هم باز كند، شياطين انسى هم تربيت كند، آن وقت اين طور حيوانات دوپا را به دام بيندازد. در برابرت اول مغرب صداى حى على الصلوة، وعده الهى به آمرزش بلند است و از طرف ديگر مشترى و رفقاى بى بند و بارت مىآيند، خدا ترا امتحان مىكند، آيا نماز اول وقت و نداى حق را لبيك مىگويى يا جواب مشترى و رفقارا؟! پس هر دو بايد باشد تا نيكوكار از بدكار تميز داده شود.فردا دار جزا است، اينجا زمينه ثواب و عقاب بايد درست شود استحقاقات فراهم گردد، البته كسى را به زور وادار به حرام نمى كند، اختيار كسى را نمى گيرد.خلاصه مواظب باش فريب وسوسه هايش را نخورى چون فرداى قيامت كه مىشود، همه اطراف شيطان مىريزند و با او مخاصمه مىكنند كه تو ما را گول زدى، جواب منطقى و عقلى مىدهد، مىگويد: تقصير خودت است، مگر من شما را به دوزخ دعوت كردم كار من فقط دعوت پوچ و وسوسه بود، مىخواستى اجابت نكنى، مرا ملامت نكنيد خودتان را ملامت كنيد.خداوند صد و بيست و چهار هزار پيغمبر و چهارده معصوم و اولياء و علما را فرستاد، آنها هر چه گفتند: گوش به حرف نداديد، معجزه ها را ديديد ولى متنبه نشديد، لكن تا من وعده پوچ دادم دور مرا گرفتيد.خُبْ، حالا گول شيطان را خورديد، بيائيد مانند جدّتان حضرت آدم عليه السلام برگرديد، و توبه كنيد، به درگاه الهى تضرّع كنيد، تا مثل آدم كه بعد از توبه مقامش بالاتر رفت و به درجه اصطفاء، رسيد شما هم به درجه توابين برسيد كه محبوب خدا گرديد.«ان اللّه يحب التوابين، خدا توبه كنندگان را دوست دارد».(34)
عمرى براى هيچ سراپا دويده ام
دانى چه بود حاصل رنج و تلاش من
شيطان و نفس حوصله بندگى نداد
دارم به سر خيال رسيدن به كوى دوست
با عشق بر رسيدن سر منزل مراد
راه خدا دين محمّد و آل محمّد ص گزيده ام
از غير آشنا چه سخن ها شنيده ام
خونى بدل نشسته و اشكى بديده ام
اكنون به حرف عارفان طريقت رسيده ام
بر نام غير او خط بطلان كشيده ام
راه خدا دين محمّد و آل محمّد ص گزيده ام
راه خدا دين محمّد و آل محمّد ص گزيده ام