سپاسگزارى خدا
هشام بن احمر مىگويد:همراه امام كاظم عليه السلام بودم، آن حضرت سوار بر مركب بود، و باهم در خارج شهر مدينه حركت مىكرديم.ناگهان ديدم آن حضرت از بالاى مركب، زانو خم كرد و پياده شد و به سجده افتاد، و سجده طولانى انجام داد؛ سپس سر بلند فرمود.از آن حضرت پرسيدم: «قربانت گردم، چرا سجده طولانى نمودى؟»حضرت امام كاظم عليه السلام فرمود:هنگام حركت، به ياد نعمتى افتادم كه خداوند به من عطا فرموده است، خواستم خدا را به خاطر آن نعمت سپاسگزارى و تشكّر نمايم، به همين خاطر سجده شكر نمودم. (و در حال سجده از خدا تشكر و سپاس گذارى كردم.)(88)
هزار سال اگر آورم بيك سجده
كه سالى هزار مهْ، مه هزار روز بُوَد
و هر كدام زِ هنگام هزار سال شود
برابرى نكند اين سجود سر انجام
هنوز شكر يك روز آن نگشته تمام
و روز آن شود در عدد هزار هنگام
برابرى نكند اين سجود سر انجام
برابرى نكند اين سجود سر انجام