سرهاى كفّار - سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید - نسخه متنی

علی میرخلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سرهاى كفّار

«ابو طلحه» گفت: با «حضرت رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم» در بعضى از غزوات بودم، چون كار سخت مىشد و جبهه جنگ و كارزار گرم مىگشت و مسلمانان با مشركين در نبرد بودند.

حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم سر بر مىداشت و مىفرمود: يا مالك يوم الدين ايّاك نعبد واياك نستعين.

يك وقت مشاهده كردم، ديدم «سرهاى كفّار از پيكرهايشان جدا مىشد» و بر زمين مىافتاد و من كسى را نمى ديدم كه به آنها شمشير بزند، ولى كافرين يا كشته و يا مجروح مىشدند و يا فرار مىكردند.

از «پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم» ماجرا را پرسيدم، حضرت فرمود: «فرشته ها بودند كه سرها را از بدن جدا مىكردند و شما آنها را نمى ديديد.»(112)

در روايت است كه: وقتى كار بر مؤمن تنگ شود، مداومت به گفتن «مالك يوم الدين اياك نعبد واياك نستعين» كند؛ كار بر او سهل و آسان شود.(113)




  • يارب من اگر گناه بيحد كردم
    با اين همه مايوس نيم از كرمت
    برگشتم و توبه كردم و بد كردم



  • ابواب كرم بروى خود سد كردم
    برگشتم و توبه كردم و بد كردم
    برگشتم و توبه كردم و بد كردم



/ 113