اسامى دين - سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید - نسخه متنی

علی میرخلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسامى دين

بعضى از اسماء و صفات روز قيامت كه در قرآن مجيد و روايات خاندان عصمت و طهارت (عليهم السلام) آمده است را به طور اختصار ذكر مىكنيم:

1 مالك يوم الدين: «صاحب اختيار روز قيامت است.» (سوره حمد)

2 يوم القيمَةِ: «روز قيامت».

3 يَوْمَ الحَسْرَة: «روز حسرت». (مريم: 39)

4 يَوْم النّدامَةِ: «روز پشيمانى»

5 يَوْم الاْزِفَة: «روزى كه هر كسى نسبت به نتيجه اعمال خود پى مىبرد» (غافر: 18).

6 يَوْم التّغَابُن: «روز غَبْن و زيان بدكاران» (تغابن 8).

7 يومَ الفَصلِ: «روز جدايى خوبان از بدان» (دخان 40).

8 يَوْم الجزاء: «روز پاداش و كيفر» (انعام: 93).

9 يَوْم النفخه: «روز نفخه صور» (طه 102)

10 يَوْم النشر: «روز نشر عمل» (تكوير 10)

11 يَوْم الواقعة: «روز واقعه بزرگ» (واقعه 1)

12 يَوْم الشاهد و المشهود: «سوگند به شاهد و مشهود (گواهان موعود و آنچه در آن روز ديده مىشود.» (بروج 3)

13 يوم العرض: «روز عرض بر پروردگار» (الحاقة 18)

14 يوم ترجف الراجفة: «روزى كه زمين به سختى و شدت بلرزد.» (نازعات 7)

15 ثُمّ تردّون الى عالم الغيب و الشهادة: «روزيكه به سوى خداوند عالم به غيب و شهود باز مىگردند.» (توبه 94)

16 ثمّ ردّوا الى اللّه مواليهم الحق: «روزى كه بسوى خدا بحق مولاى شماست باز مىگردند.» (انعام 62)

17 يوم يخرجون من الاجداث سراعا: «روزى كه بسرعت سر از قبرها در آوردند» (معارج 43)

18 يوم ترج الارض رجا: «روزى كه زمين سخت بلرزه درآيد» (واقعه 4)

19 يوم تكون السماء كالمهل وتكون الجبال كالعهن ولايسئل حميم حميما: «روزى كه آسمان مانند مس گداخته بشود و كوه ها چون پشم حلاجى شود و دوستى از حال دوست ديگر نپرسد.» (معارج 8)

20 يوم يقوم الروح والملائكة صفا صفا: «روزى كه فرشتگان صف در صف ايستاده اند» (نباء 38)

21 يوم يفر المراء من اءخيه و اءمه و اءبيه وصاحبته و بنيه: «روزى كه هر كس از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزند خويش مىگريزد» (عبس 34)

22 يوم يقوم الناس لربّ العالمين: «روزيست كه مردم در برابر فرمان پروردگار به پا خيزند» (مطففين 5)

23 يوم تاءتى كلّ نفس تجادل عن نفسها: «روزى كه هر نفسى از جانب خود مجادله و دفاع مىكند» (نحل 111).

24 يوم يبعثهم اللّه جميعا وفينبهم بما عملوا: «روزى كه خلق بخدا باز گردند و از نتيجه اعمالشان آگاه شوند.» (مجادله 6)

25 يَوْمَ لا يغنى مَوْلىً عن مولىٍ شيئا ولا هم ينصرون الاّ من رحم اللّه انه هو العزيز الرحيم: «روزى كه دوستى از براى دوستى اثرى ندارد. و قادر بر هيچ كمكى نيست مگر آنكه خداوند بر حالشان ترحم كند» (دخان 41)

26 يوم تبدل الارض غير الارض والسموات: «روزى كه زمين را به غير اين مبدل كنند و هم آسمانها را (دگرگون سازند) (ابراهيم 48)

27 ويوم يعض الظّالم على يديه: «و روزيكه ستمگران دست حسرت به دندان گرفته و به سختى مىفشارند» (فرقان 27)

28 يوم لاينفع مال و لابنون: «روزى كه مال و فرزندان به حال انسان سودى نبخشند» (شعراء 88).

29 يوم الجمع (يوم يجمعكم ليوم الجمع): «روزى كه همه مردم را براى حساب جمع مىكنند.» (تغابن 8)

30 يوم نبطش البطشة الكبرى: «روزى كه گرفته مىشوند گرفتنى سخت» (دخان 168)

31 يوم خمسين الف سنة (تعرج الملائكة والروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنة): «روزى كه فرشتگان به سوى (عرش) خدا بالا روند، در روزى كه مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود» (معارج 4).

32 يوم الذكر (يتذكّر الانسان ما سعى): «روزى است كه آدمى هرچه كرده بياد آورد.» (نازعات 35)

33 يوم الوعيد: «روز ترس» (ق 20).

34 يوم تبيض وجوه وتسودّ وجوه: «روزى خواهد آمد كه صورت بعضى ها سفيد و صورت بعضى ها سياه مىگردد» (آل عمران 106)

35 يوم لاينفع الظالمين معذرتهم: «در آن روز ستمكاران را (پشيمانى) و عذر خواهى سودى ندهد) (غافر52)

36 يوم لاتملك نفس لنفس شيئا: «روزى كه هيچكس براى كسى چيزى را مالك نيست (يعنى دفع ضررى و جلب منفعتى از كسى براى كسى نتوان كرد» (انفطار 19)

37 يوم الموعود: «سوگند به روز وعده» (بروج 3)

اينها خلاصه اى بود از اسماء و صفات قيامت.

اللهم انى اعوذ بك من ان تفضحنى فى ذلك اليوم يا كريم، يا كريم، العفو، العفو، السّتر، السّتر.

«پروردگارا از گناهان و زشتيهايم در آن روز به تو پناه مىبرم، اى خداى كريم از تو عفو مىطلبم، از تو بخشش مىطلبم، پرده پوشى كن، عيبم را بپوشان».(115)




  • چرا بحثى ندارى از قيامت
    دوباره مردمان از مرد و از زن
    به روز حشر ز اول تا بآخر
    همه بينند ميزان جزا را
    شفاعت خاص خاصان الهى
    همانكس كه ترا آورده اين جا
    ترا زنده نمايد روز ميعاد
    براى او همه ملك جهان است
    براى او همه ملك جهان است
    نباشد سخت تر روزى ز محشر
    شود منصوب ميزان عدالت
    جزاى هر عمل از نيك و از بد
    رود دوزخ يقين مشرك و كافر
    به جنت مىخرامد شاد و خوشنود
    بهاى عمر و قدر خود بداند
    (مقدم) شد به نفس خويش حيران
    كجا عارف شود بر ذات يزدان



  • كه آن باشد ز اركان ديانت
    شوند زنده دگر با روح و با تن
    براى مزد خود گردند حاضر
    ز نيك و بد همه يابند سزا را
    كه قرآن مىدهد از آن گواهى
    برد بار دگر در دار عقبى
    چنان كه بار اول كرده ايجاد
    چنان كه بار اول كرده ايجاد
    روان ما به سوى او روان است
    شود زنده خلايق جمله يكسر
    حساب و كوثر وزن و شفاعت
    مهيا باشد و هر كس بيابد
    گرو گردد به آتش از كبائر
    هر آن مؤمن كه عامل شد به موعود
    به راه حق بكوشد تا تواند
    كجا عارف شود بر ذات يزدان
    كجا عارف شود بر ذات يزدان



/ 113