نمونه اى از عبد - سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید - نسخه متنی

علی میرخلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نمونه اى از عبد

ايّاك نعبد وايّاك نستعين فقط تو را عبادت و طاعت مىكنم و مىپرستم و عبد و بنده تو هستم و فقط از تو يارى مىخواهم.

مرد نيكوكار و صالحى به بازار رفت كه بنده اى بخرد، وقتى غلام زرخريد را به او عرضه كردند، به آن غلام گفت: اسمت چيست گفت: فلان.

گفت: چه كاره هستى گفت: فلان.

شخص خريدار به برده فروش گفت: من اين غلام را نمى خواهم، غلام ديگرى بياور.

هنگامى كه غلام ديگرى آورد، آن شخص خريدار به آن غلام گفت: نامت چيست

گفت: هر نامى كه تو بگذارى.

مولا گفت: خوراكت چيست غلام گفت: آنچه تو عطا كنى.

مولا گفت: چه نوع لباسى مىپوشى غلام گفت: هر لباسى كه تو به من بپوشانى.

مولا گفت: چه كاره هستى غلام گفت: هر دستورى كه تو بفرمايى.

مولا گفت: چه چيزى را اختيار مىكنى غلام گفت: «من بنده هستم، بنده كه از خود اختيارى ندارد.»

مولا گفت: اين بنده حقيقى است، اين بنده را بايد خريد.

«ما هم بايد حالمان مثل حال اين بنده باشد با مولايمان كه خدا است يعنى: خود را واقعا عبد و بنده بدانيم.»(116)




  • آن بنده اى كه طاعت مولى نمى كند
    هر كس كه نان زقوت بازوى خود خورد
    بيچاره آنكه در طلب جسم سالم است
    آن عاقلى كه عقل سليمش بود دليل
    وارسته است مرد خداجوى و خويش را
    وابسته علايق دنيا نمى كند



  • بهر جزايش توشه مهيا نمى كند
    قد طمع به پيش كسى تا نمى كند
    درد روان خويش مداوا نمى كند
    عقبى به دار ملعبه سودا نمى كند
    وابسته علايق دنيا نمى كند
    وابسته علايق دنيا نمى كند



/ 113