اهدا - چهارده قرن با غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهارده قرن با غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اهدا

به آنانكه

چهارده قرن غدير را

با حفظ و ابلاغ پيام آن

به امروزش رسانده اند

و از سنگر غدير

سقيفه را نشانه رفته اند

تا پرچم ولايت را

بر بلنداى تاريخ سر فراز دارند.

و لبخند رضايت بر لب صاحبان غدير نشانند.

محمد باقر

پيشگفتار

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

چهارده قرن است كه غدير بر بلندترين قله ى تاريخ مى درخشد.

چهارده قرن از حيات پر بركت غدير مى گذرد چون پيامبر و على و حسين عليهم السلام زنده اند؛ چهاردهمين قرنِ روزى كه خداوند غدير را والاترين نعمت خود اعلام كرد.

چهارده قرن از ساعتى مى گذرد كه پيامبر عزيز با صداى ملكوتيش خبرِ خوشِ غدير را براى مردم آورد.

چهاده قرن از فريادِ غديرِ زهرا از بين در و ديوار آتشين مى گذرد؛ و از روزگار مظلومانه ى صاحب غدير كه با گلو و چشم سوزان غدير را زنده نگه داشت.

چهاده قرن از روز حسين عليه السلام مى گذرد، كه غدير قربانى شد تا حياتى دوباره يابد.

چهارده قرن از روزگار امامانى گذشته كه نام على عليه السلام را با غدير زنده نگه داشتند.

چهارده قرن است كه پاسداران غدير درخت ولايت را آبيارى مى كنند و پرچم آن را به دوش مى كشند و در راهش جانفشانى مى نمايند.

چهاردهمين قرنى است كه پرونده ى پرافتخار غدير پايه هاى استوار آن را به جهانيان مى نماياند.
چهارده قرن است كه قلم در راه غدير انجام وظيفه مى كند و ميراث مكتوب عظيمى از غدير را به يادگار گذاشته است.

چهارده قرن است كه شعر و ادب جلوه هاى زيبايى از غدير را در معرض تماشاى جهانيان گذاشته است.

چهارده قرن است كه غدير را دعا مى كنيم و به زيارت صاحب غدير مى رويم.

چهارده قرن است كه مسجد غدير در وادى خم ياد 'ايام الولايه' را تازه مى كند.

چهارده قرن است كه غدير را عيد مى گيريم و با دوستان غدير شيرينى آن روز را به جشن مى نشينيم.

آغاز پانزدهمين قرنى است كه دفتر غدير ورق مى خورد و هر روز خاطره اى از ولايت علوى را در خود ثبت مى كند.

پرونده ى هزار و چهارصد ساله ى غدير، با كليد 'من كنت مولاه فعلى مولاه' گشوده شد و دو جلوه از خود نشان داد:

'اللهم وال من والاه... و انصر من نصره'.

'اللهم عاد من عاداه... و اخذل من خذله'.

اينك از بلنداى چهارده قرن، افقهاى دور دستى را مى توان نگريست كه تقابل دو جبهه ى غدير و سقيفه در اين پرونده منعكس شده است.

از منبر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در غدير اقدامات موافق و مخالف هويدا شد و ادامه يافت تا روزى كه غدير به دست سقيفه بخون نشست. آنانكه در سقيفه ى سياه جمع شدند و بر منبر آن ابوبكر و عمر را معرفى كردند، در واقع جبهه اى در برابر غدير سبز تشكيل دادند و براى نابودى آن، پرچم سفيد علوى را سرخگون كردند. و از آن روز، غدير گرانسنگ امتحان شد.
پرونده ى غدير هرگز بسته نمى شود تا روز قيامت كه در پيشگاه محمد و على صلوات اللَّه عليهماوآلهما باز شود و همه درباره ى آن، مورد سؤال قرار گيرند.

در يك نگاه برگهاى اين پرونده شامل رويارويى هاى طرفداران غدير و سقيفه، مناظرات و اتمام حجتهاى غدير، اقرارهاى دشمنان درباره ى آن، بحثهاى علمى غدير، ميراث مكتوب غدير، شعر و ادبيات غدير و يادبودهاى غدير است.

همه ى اينها خاطرات شيرين و تلخ غدير در چهارده قرن است، كه كتاب حاضر در صدد ترسيم گوشه اى از آن است.

خدايا نام ما را در صفحات 'اللهم انصر من نصره' ثبت فرما، و به ما شناختى كامل از گروه 'اللهم اخذل من خذله' عنايت فرما.

اى خداى قدير، خورشيد بلند غدير را تا هميشه ى روزگار در كرانه ى اقيانوس اسلام، چراغراه اهل بهشت قرار ده و نام آن را جهانى فرما.

اى صاحب اختيار هستى، چشمانمان منتظر موعود غدير است تا با ظهورش حضور غدير را جشن جهانى بگيريم و نام 'على عليه السلام' را نقش آسمان نماييم.

قم، محمد باقر انصارى زنجانى خوئينى عيد غدير 1420، 6 فروردين 1379

/ 109