نكته هاى جالب در واضح بودن معناى 'مولى' - چهارده قرن با غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهارده قرن با غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نكته هاى جالب در واضح بودن معناى 'مولى'

يك مطالعه ى كامل عيار در بحثهاى هزار و چهارصد ساله درباره ى كلمه ى مولى، نكته هاى بسيار جالبى از مدافعان غدير در واضح بودن معناى كلمه ى مولى را نشان مى دهد كه ذيلاً مرورى بر آنها خواهيم داشت.

بيان معنى 'مولى' در خود خطبه غدير

اگر در سراسر خطبه ى غدير دقت كنيم خواهيم ديد كه اكثر مطالب آن تفسير و توضيحى براى روشن كردن كامل معنى 'مولى' و مصداق آن، و ارزش الهى 'ولايت' در اجتماع و ارتباط آن با توحيد و نبوت و وحى است.

بنابراين در حاليكه خود پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مقصود و مراد از 'مولى' را روشن كرده، و همه ى حاضرين در غدير- كه شاعر بزرگ عرب حسان هم در ميان آنان بوده- معناى
صاحب اختيارى را از آن فهميدند و بر سر همين بيعت نمودند، معنى ندارد براى فهميدن منظور آنحضرت به لغت ها و لغت نامه ها و معانى عرفى اين كلمه مراجعه كنيم، چه آنها با تفسير خودِ حضرت مطابق باشد و چه نباشد!

كلمه مبهم در شرائط حساس

مسلم است كه مقصد ا صلى از اجتماع و سخنرانى غدير بيان مسئله ى ولايت بوده است، و اين در حالى بوده كه مردم اجمالاً مطالبى در اين باره از خود آنحضرت شنيده بودند. با توجه به اين نكات معلوم است كه اجتماع عظيم غدير براى رفع هرگونه ابهام باقيمانده در مسئله ى ولايت و معناى مولا است. بنابر اين بسيار خنده آور خواهد بود كه در چنان جمعى و در آن شرايط حساس، درباره ى 'مولى' مطالبى گفته شود كه نه تنها موضوع را روشن نكند بلكه ابهام را بيشتر نمايد و احتياج به كتابهاى لغت و امثال آن براى رفع ابهام باشد، بطورى كه هر عاقلى قضاوت كند كه اگر آن اجتماع نبود ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام بسيار واضح تر بود، و اصلاً چه نيازى به تشكيل اين مجلس بزرگ بود!!؟

مجلس عظيم: آغاز ابهامى بزرگ

آيه ى 'و ان لم تفعل فما بلغت رسالته' در اجتماعى كه براى بيان مسئله ى ولايت بوده نازل شده است. اگر بنا باشد همان مجلس آغاز ابهامى بزرگ در مسئله باشد، مصداق انجام ندادن فرمان الهى و شانه خالى كردن از آن مى شود. يعنى اگر ابلاغ پيامى به اين صورت تحقق يابد كه مفهوم آن با گذشت چهارده قرن روشن نيست، پس در واقع ابلاغى نشده است!!

كلامى مبهم از فصيح ترين مردم

پيامبراكرم صلى اللَّه عليه و آله كه فصيح ترين مردم در سخن گفتن بودند، آن هم در مهم ترين سخنرانى خود در طول حيات، اگر بنا باشد مطلبى گفته باشند كه مسلمانان فقط در فهم معناى تحت اللفظى آن پس از هزار و چهارصد سال بحث هنوز به نتيجه ى
روشنى نرسيده باشند، اين برخلاف فصاحت است و هيچ پيامبرى پيام الهى را چنين نرسانده است!!

ابهام كلمه 'مولى' فقط در غدير

جا دارد كسى بپرسد: چطور وقتى همين غاصبين خلافت- در حالى كه خود حقى نداشتند- خليفه ى بعد از خود را هم تعيين مى كردند و كلمه 'ولى' را بكار مى بردند هيچكس نگفت: 'اين كلمه هفتاد معنى دارد'؟ چطور وقتى ابوبكر درباره ى عمر نوشت: 'ولَّيْتُكم بعدى عمر بن الخطاب' ابهامى درباره ى معناى ولايت نبود، و فقط در كلام پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در غدير اين بحثها پيش آمد؟!!!

پيداست كه مسئله بر سر معناى لغوى و ابهام كلمه نيست، بلكه وزنه ى غدير بقدرى سنگين و كامل عيار است كه دشمن را به اين تلاشهاى مذبوحانه واداشته است؟

/ 109