استدلال اصحاب و طرفداران اميرالمؤمنين با غدير - چهارده قرن با غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهارده قرن با غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استدلال اصحاب و طرفداران اميرالمؤمنين با غدير

يكى از جلوه هاى زيباى دفاع از غدير، اقدامات دوستان آن است. شيفتگان ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام كه چون پروانه گرد آن وجود مقدس طواف مى كردند، بالاترين افتخار خود را دفاع از پايه ى اصيل غدير مى دانستند و ساير اركان اعتقادى خود را بر آن استوار مى ديدند.

لطافت خاصى از گفته هاى حساب شده و ريشه دار اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام درباره ى غدير ديده مى شود و موقعيت هاى حساسى در آنها بچشم مى خورد كه راهگشاى موارد بسيارى از بحثهاى علمى در آينده هاى غدير بوده است.

سليم بن قيس، اولين مبلغ غدير در فرهنگ مكتوب

[ كتاب سليم: حديثهاى 8 و 11 و 14 و 25 و 26 و 39 و 42 و 55 و 60. ]

سليم بن قيس هلالى صاحب اولين كتاب در اسلام است. او تأليف اين كتاب را در اوايل حكومت عمر آغاز كرده و در زمان حجاج به پايان رسانده است. او واقعه ى غدير را در مواضع مختلف كتابش به مناسبتهاى مختلف از قول افراد مختلفى از حاضران
غدير نقل نموده است. در يك مورد هم داستان مفصل آن ماجرا را از ابوسعيد خدرى نقل كرده است. بدين صورت كتاب او، اولين موردى است كه در راستاى ابلاغ غدير به نسلهاى آينده فرهنگ مكتوب را بكار گرفته است و چه زيبا تأثير خود را در طول چهارده قرن به ظهور رسانده كه تقريباً همه ى كتب حديثى و تاريخى ما واقعه ى غدير را از كتاب سليم نقل كرده اند و خود كتاب هم تا امروز باقى است و بعنوان اولين مدرك مكتوب غدير در ميراث علمى اسلام مى درخشد.

اصبغ بن نباته، منادى غدير در صفين

[ الغدير: ج 1 ص 203. ]

اميرالمؤمنين عليه السلام در ايام صفين نامه اى براى معاويه نوشت و آن را توسط اصبغ بن نباته فرستاد. معاويه پس از خواندن نامه گفت: على قاتلين عثمان را به ما تحويل نمى دهد. اصبغ در پاسخ او گفت: اى معاويه با خون عثمان بهانه مياور...

معاويه از سخن اصبغ غضبناك شد. اصبغ مى گويد: براى آنكه او را بيشتر ناراحت كنم خطاب به ابوهريره كه نزد او نشسته بود گفتم:

اى صحابى پيامبر، تو را قسم مى دهم به خدايى كه جز او خدايى نيست و عالم به غيب و شهود است و بحق حبيب خدا حضرت مصطفى صلى اللَّه عليه و آله، كه به من خبر دهى آيا در روز غدير خم حاضر بودى؟

ابوهريره گفت: آرى حاضر بودم. اصبغ پرسيد: چه شنيدى كه آنحضرت درباره ى على عليه السلام فرمود. ابوهريره گفت: از او شنيدم كه مى فرمود: 'من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله'.

گفتم: اى ابوهريره اگر چنين است تو ولايت دشمن او را پذيرفته اى و با او دشمنى كرده اى!! ابوهريره نفس عميقى كشيد و گفت: انا للَّه و انا اليه راجعون!!

زيد بن صوحان: بخاطر غدير شهيد مى شوم

[ بحارالانوار: ج 32 ص 188 ح 138. ]

زيد بن صوحان از بهترين اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه در جنگ جمل شهيد شد. وقتى در ميدان جنگ روى زمين افتاد اميرالمؤمنين عليه السلام بالاى سرش آمد و نشست و فرمود: اى زيد، خدا رحمتت كند. سبك بار بودى و كمكهاى تو بسيار با ارزش بود.

زيد سرش را به طرف اميرالمؤمنين عليه السلام بلند كرد و عرض كرد:

يا اميرالمؤمنين، خدا تو را جزاى خير دهد. بخدا قسم اعتقادم درباره ى شما اين است كه عالِم به خداوند هستى و در امّ الكتاب علىّ حكيم هستى و خدا در سينه ى تو جلوه ى عظيم دارد. بخدا قسم من در لشكر تو با جهالت كشته نمى شوم! بلكه از ام سلمه همسر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شنيدم كه مى گفت: از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: 'من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره و اخذل من خذله'. بخدا قسم نخواستم تو را خوار كنم تا خدا مرا خوار نكند.

/ 109