دعا "تجديد عهد و پيمان و بيعت" - چهارده قرن با غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهارده قرن با غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دعا "تجديد عهد و پيمان و بيعت"

دعاهاى مختصر و مف صلى براى روز غدير وارد شده است كه غديريان با خواندن آنها نوعى تجديد عهد و پيمان با خدا و رسول و ائمه عليهم السلام مى نمايند و مى توان بعنوان 'بيعت' و 'تجديد بيعت' براى كسانى بحساب آورد كه در غدير حاضر نبوده اند و پس از قرنها آرزوى حضور در آن مراسم با شكوه را داشته اند.

مضامين والاى اين دعاها، در قالب شكرگذارى و اظهار عقايد يك شيعه در ولايت و برائت و دعا براى آينده ى عقايد اوست كه مى توان آنها را تحت سه عنوانِ 'ولايت'،
'برائت' و 'مباركى روز غدير' خلاصه كرد. ذيلاً به مضامين بعضى از دعاهاى روز غدير اشاره مى شود: [ اين مضامين از دعاهايى كه در كتاب 'الاقبال' سيد إبن طاووس: ص 460 به بعد مذكور است انتخاب شده است. در عوالم: ج 3:15 ص 215-220 نيز ذكر شده است. ]

شكر خدا را كه فضيلتِ اين روز را به ما شناسانيد و حرمت آن را بما فهمانيد، و با معرفت آن به ما شرافت داد.

- خدايا همانگونه كه در ابتداى خلقتِ من "در عالم ذر" مرا از اجابت كنندگان 'بلى' گويان قرار دادى، و پس از آن كَرَم ديگرى نمودى كه همان عهد را در غدير تجديد نمودى و مرا به امامان هدايت فرمودى، خدايا اين نعمت را كامل فرما و تا هنگام مرگ آن را از من مگير، و مرا طورى بميران كه از من راضى باشى.

- خداوندا، ما نداىِ منادىِ ايمان را اجابت كرديم، كه آن منادى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود و نداىِ او ولايت بود.

- خدايا، تو را شكر كه بعد از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ما را به امامان عليهم السلام هدايت كردى كه كمال دين و تمام نعمت بودند، و با اين هدايت اسلام را بعنوان دين ما پسنديدى.

- خدايا ما تابع پيامبر و اميرالمؤمنين صلوات اللَّه عليهماوآلهما هستيم، و به جبت و طاغوت و بُتهاى چهارگانه و تابعين آنها كفر مى ورزيم، و از هر كس كه آنان را دوست بدارد از اول تا آخر روزگار بيزاريم. خدايا، ما را با امامانمان محشور فرما.

- خدايا، ما برى و بيزار هستيم از هر كس كه با امامان روى جنگ داشته باشد.

- خدايا تو را شكر مى كنيم بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و بر اتمام نعمت و تجديد عهد و پيمان بر ولايت او، و اينكه ما را از اتباعِ تغيير دهندگانِ دين و تحريف كنندگان قرار ندادى.

- خدايا، اين روزى كه ما را به آن گرامى داشته اى مبارك فرما، و ما را در ولايت ثابت قدم فرما، و ايمانِ ما را مستودَع و عاريه قرار مده، و ما را از برائت جويندگان از دعوت كنندگان به دوزخ قرار بده.

- خدايا، ما را توفيقِ همراهى با حضرت مهدى عليه السلام و حضور در تحت لوايش عنايت فرما.

غدير در قرن پانزدهم

در سالهاى آغازينِ پانزدهمين قرن غدير، مردان و زنان غديرى جاى پاى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و على عليه السلام را كنار درختان خم بوسه باران مى كنند و پاسدارى از حريم غدير را غذاى روح خود مى خوانند.

امروز غدير سربلندتر و زنده تر از ديروز است. اكنون غدير قرين نام پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و على عليه السلام؛ و آميخته با نام زهرا عليهاالسلام است. امروز غدير ما حسين عليه السلام ماست.

اكنون غدير تابلوى بلند شيعه در جهان است و در دلهايى جا دارد كه شيرينى آن را از عمق جان احساس مى كنند و آن را با خونشان ممزوج نموده در رگهاى خود جارى ساخته اند.

امروز- در سايه ى پر فيض صاحب غدير حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه- پرچم سبز آن را آنقدر بالا مى بريم كه فراتر از باورها آيد.

پيام غدير را مى رسانيم و دوستان غدير را راهنمايى مى كنيم و بر دشمنان آن اتمام حجت مى نماييم و بر مظلوميت غدير اشك مى ريزيم.

امروز لواى غدير كنار درِ آتش زده ى زهرا و على عليهماالسلام بلند است، و نام غدير با هفتاد و دو فدايى آن در كربلا كه به پايش قطعه قطعه شدند، و هشتاد و چهار بانوى والا مقام كه براى غدير عطش را، و غارت و آتش را، و داغ جوانان را و اسارت را به جان خريدند، قرين است.

ما امروز به زيارت قربانگاه غدير در كربلا مى رويم و عاشوراى غدير را به سوك مى نشينيم.

امروز معناى غدير لغت نامه نمى خواهد... ! هركس على و حسين عليهماالسلام را شناخت غدير را مى يابد. غديرِ ما از متن قرآن است و قرآن در غدير معرفى شده است.
ما ولايت همه ى خلايق را بدست او مى دانيم، نه فقط انسانها را! ما مى گوييم: 'مردم كجا و مقام بلند امامت'؟! و خدا را شكر گزاريم كه به ما اجازه نداد امامى براى خود انتخاب كنيم و انتخاب زيباى خود را بر ما واجب نمود. ما با على بيعت كرده ايم و هيچكس را بر او امير نمى دانيم.

امروز غدير مستحب نيست، واجب است!!

آنگاه كه دستان مبارك صاحب غدير را از فراسوى قرنها مى فشاريم لبخند تبريكش به ما چه مى گويد؟

فدائيان چهارده قرن گذشته ى غدير، كه اين كاروان هزار و چهارصد ساله را از گذرگاههاى پر خطر سقيفه عبور داده اند، از سپردن ميراث جاودانه ى غديربدست ما چه انتظارى دارند؟

نسلهاى كنونى غدير كه آن را در اعماق وجود خود مى يابند ولى از تاريخ آن چيزى نمى دانند، سخن دلشان چيست؟

فرزندان آينده ى غدير كه وارثان اين گنج عظيم خواهند بود، چه خواسته هايى را آرزو خواهند كرد كه بايد بدست ما انجام شود؟!!

اى غدير! از ما انتظارات زيادى دارى! و حق با توست كه راه بلندى را به بهاى سنگينى طى كرده اى تا بدست ما رسيده اى. قسم به عزيز تو كه پيامبر او را از روى دست خويش به رخ جهانيان كشيد، نازت را خريداريم!

امروز شهد شيرين تر از عسل تو را مى نوشيم و با آن زنده ايم تا فرداى تو را در شفاف ترين آئينه ها جلوه گر سازيم و چهره ى زيباى تو را جام جهان نماى خلقت سازيم تا پرتو چهارده معصوم پاك را در آن به تماشا بنشينيم.

/ 109