خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
آثار علمي و ادبي از بين رفته است ولي نه بعلت كتابسوزي يا حادثه اي از اين قبيل بلكه به اين علت طبيعي و عادي كه هرگاه تحولي در فكر و انديشه مردم پديد آيد و فرهنگي به فرهنگ ديگر هجوم آورد و افكار و اذهان را متوجه خود سازد ، به نحو افراط و زيانبار فرهنگ كهن مورد بي مهري و بي توجهي واقع ميگردد و آثار علمي و ادبي متعلق به آن فرهنگ در اثر بي توجهي و بي علاقگي مردم تدريجا از بين مي رود . نمونه اين را امروز در هجوم فرهنگ غربي به فرهنگ اسلامي مي بينيم . فرهنگ غربي در ميان مردم ايران " مد " شده و فرهنگ اسلامي از " مد " افتاده است ، و به همين دليل در حفظ و نگهداري آنها اهتمام نميشود نسخه هاي با ارزشي در علوم طبيعي ، رياضي ، ادبي ، فلسفي ، ديني در كتابخانه هاي خصوصي تا چند سال پيش موجود بوده و اكنون معلوم نيست چه شده و كجا است ؟ قاعدتا در دكان بقالي مورد استفاده قرار گرفته و يا به تاراج باد سپرده شده است .مطابق نقل استاد جلال الدين همائي نسخه هاي نفيسي از كتب خطي كه مرحوم مجلسي به حكم امكاناتي كه در زمان خود داشت از اطراف و اكناف جهان اسلامي در كتابخانه شخصي خود گرد آورده بود در چند سال پيش با ترازو و كش و من به مردم فروخته شد . علي القاعده هنگام فتح ايران كتابهائي كه بعضي از آنها نفيس بوده در كتابخانه هاي خصوصي افراد وجود داشته است و شايد تا دو سه قرن بعد از فتح ايران هم نگهداري ميشده است ، ولي بعد از فتح ايران و اسلام ايرانيان و رواج خط عربي و فراموش شدن خط پهلوي كه آن كتابها به آن خط بوده است ، آن كتابها براي اكثريت قريب به اتفاق مردم بلااستفاده بوده و تدريجا از بين رفته است .اما اينكه كتابخانه يا كتابخانه هائي بوده و تاسيسات علمي وجود داشته است و اعراب فاتح هنگام فتح ايران آنها را به عمد از بين برده باشند افسانه اي بيش نيست . ابراهيم پور داود ، كه درجه حسن نيتش روشن است و به قول مرحوم قزويني با عرب و هر چه از ناحيه عرب است " دشمن " است ، دست و پا كرده از گوشه و كنار تاريخ قرائني بيابد و آن قرائن را كه حتي نام قرينه نميتوان روي آنها گذاشت ( احيانا با تحريف در نقل ) به عنوان " دليل " بر كتابسوزي اعراب فاتح در ايران و بر باد دادن تاسيسات علمي به كار ببرد .بعد از او و تحت تاثير او افرادي كه لااقل از بعضي از آنها انتظار نميرود كه تحت تاثير اين موهوم قرار گيرند از او پيروي كرده اند . مرحوم دكتر معين از آن جمله است ( 1 ) مرحوم دكتر معين در كتاب مزديسنا و ادب فارسي آنجا كه نتايج حمله عرب به ايران را ذكر ميكند متعرض اين مطلب شده و بيشتر آنچه آورده از پورداود است . آنچه به عنوان دليل ذكر كرده عبارت است از :1 - سرجان ملكم انگليسي در تاريخش اين قضيه را ذكر كرده است .2 - در جاهليت عرب ، مقارن ظهور اسلام مردم بيسواد و امي بودند ، مطابق نقل واقدي در مكه مقارن بعثت حضرت رسول فقط 17 تن از قريش با سواد بودند ، آخرين شاعر بدوي عرب " ذوالرمه " باسواد بودن خود را پنهان ميكرد و ميگفت قدرت نوشتن در ميان ما بي ادبي شمرده ميشود ( 2 ) .3 - جاحظ در كتاب البيان و التبيين نقل كرده كه روزي يكي از امراء قبيله قريش كودكي را ديد كه به مطالعه كتاب سيبويه مشغول است ، فرياد برآورد كه " شرم بر تو باد ، اين شغل آموزگاران و گدايان است " در آن روزگار آموزگاري يعني تعليم اطفال در ميان عرب بسيار خوار بود زيرا حقوق آنان شصت درهم بيش نبود ، و اين مزد در نظر ايشان ناچيز بود ( 3 ) .