نظام الدين اوليا - خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

خدمات متقابل اسلام و ایران - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مهاجرت كرد و در اين شهر به رياضت مشغول گرديد و از اين رو به چشتي معروف شده . وي پس از مدتي اقامت در چشت عازم طوس گرديد و در طابران ، در خانقاه خواجه عثمان هاروني ، كه يكي از مشايخ بزرگ خراسان بود ، رحل اقامت افكند ، و در آنجا در نزد خواجه عثمان به تكميل مقامات عرفاني و روحاني مشغول شد .

و سرانجام دست ارادت به خواجه عثمان داد و در زمره خلفاي وي قرار گرفت . خواجه معين الدين ازطوس رهسپار بغداد گرديد و مدتي در اين شهر كه در آن روزگار از مراكز مهم علوم و معارف اسلامي بود توقف كرد و از مشايخ آنها نيز بسيار استفاده كرد و خود نيز مجلس تدريس و ارشاد تشكيل داد . گروهي از او استفاده كردند
و چندي نيز در حرمين شريفين و شام و مصر گردش نمود و خلايق بسياري از او اجازه گرفتند و از مجلس علمي و عرفاني او استفاده بردند . در آغاز قرن هفتم هجري سلطان شهاب الدين غوري از موطن اصلي خود در فيروزكوه كه در ميان كوهستانهاي سر بر آسمان كشيده غور در مشرق هرات قرار دارد به هندوستان لشكر كشيد .

وي پس از اينكه لاهور را از بازماندگان و سلاطين غزنوي گرفت به طرف دهلي حركت كرد و پس از چندي دهلي را فتح نمود و آنجا را پايتخت خود قرار داد . پس از اينكه ناحيه پنجاب به تصرف مسلمين درآمد و نفوذ اسلام در آن مناطق برقرار گرديد
، گروهي از دانشمندان و رهبران مسلمانان براي ترويج و تبليغ دين مقدس اسلام به پنجاب و راجستان مهاجرت كردند و به فعاليتهاي ديني و مذهبي مشغول شدند . خواجه معين الدين در اين هنگام همراه سلاطين و امراي غوري به
هندوستان رفت و در شهر اجمير در منطقه راجستان ساكن گرديد خواجه در اجمير مؤسسات اسلامي درست كرد و مدارس و مساجدي بنياد نهاد و به تدريس و تبليغ مباني اسلامي مشغول گرديد .

خواجه معين الدين از طريق تصوف و عرفان كه با روح و فكر مردم هند سازگار بود موضوعات ديني را القاء مي كرد
و در اندك مدتي شهرت عظيم يافت و مردم از اطراف و اكناف پيرامون وي را گرفتند و از وجود وي استفاده كردند . پادشاهان و امراي اسلامي هند فوق العاده به وي احترام مي كردند . براي خواجه معين الدين وسائل پيشرفت از هر جهت فراهم گرديد و او توانست ميليونها نفر از بت پرستان هند را به توحيد راهنمايي كند
و از بركت وي دين مقدس اسلام در شمال و مغرب هند پيش رود . معين الدين شاگردان زيادي تربيت كرد و آنان هر كدام در منطقه خود مصدر خدمات ارزنده اي شدند . قطب الدين بختيار كاكي و فريدالدين گنج شكر از شاگردان و تربيت شدگان او هستند كه منشأ آثار و خدمات اسلامي شدند
. خواجه معين الدين پس از مدتي فعاليت و تأسيس سازمانهاي فرهنگي و مذهبي در شهر اجمير ديده از جهان فرو بست .

مسلمين پس از درگذشت او برايش مقبره مجلل و باشكوهي ساختند كه پس از هشت قرن هنوز پابرجاست و يكي از مزارات درجه اول مسلمين در هند به شمار مي رود
. سلاطين مسلمان هند ، از عصر ناصرالدين خلجي تا زمان نظام حيدرآباد ، هر كدام در آنجا از خود يادگاري گذاشته اند . در ايوان و رواقها و داخل مقبره اشعار زيادي به زبان فارسي كه زبان رسمي مسلمانان هند بود نوشته شده كه اينك چند بيت در ذيل به نظر خوانندگان محترم مي رسد :




  • خواجه خواجگان معين الدين
    در جمال و كمال او چه سخن
    مطلعي در صفات او گفتم
    اي درت قبله گاه اهل يقين
    روي بردر گهت همي سايند
    خادمان درت همه رضوان
    ذره خاك او عبير سرشت
    قطره آب او چو ماء معين



  • اشرف اولياء روي زمين
    اين مبين بود به حصن حصين
    در عبارت بود چو در ثمين
    بر درت مهر وماه ، سوده جبين
    صدهزاران ملك چو خسرو چين
    در صفا روضه ات چو خلدبرين
    قطره آب او چو ماء معين
    قطره آب او چو ماء معين



سلاطين تيموري هندوستان به خواجه معين الدين بسيار ارادت داشتند . جلال الدين اكبر يكبار از آگره پايتخت خود پياده براي زيارت معين الدين به اجمير رفت ، و مسلمانان هند از اهل تشيع و تسنن به وي علاقه دارند و هر ساله در ماه رجب مجلس عظيمي به ياد وي برگزار مي شود
و صدها هزار نفر از اطراف و اكناف كشور پهناور هند در اجمير اجتماع مي كنند و از خدمات و زحمات اسلامي وي تجليل و تكريم مي نمايند . شرح حال و آثار وي در تذكره ها مشروحا ذكر شده است .

نظام الدين اوليا

محمدبن احمد نظام الدين اولياء در هند متولد شده ، پدر وي از بخارا موطن اصلي خود به هند مهاجرت كرد و در لاهور اقامت گزيد و پس از چندي از لاهور به بدايون رفت و در آنجا ساكن شد . نظام الدين در اينجا چشم به جهان گشود
. نظام الدين در سن پنج سالگي پدر را از دست داد و مادرش تربيت او را به عهده گرفت . مادر وي زني پارسا و زاهد بود و در تربيت فرزندش بسيار كوشش كرد
نظام الدين ا ولياء در بدايون به تحصيل پرداخت و مقدمات علوم را در آنجا فرا گرفت و پس از چندي همراه مادر به دهلي رفت و در آن شهر در نزد شمس الدين دامغاني و علاءالدين اصولي
و فريدالدين مسعود به تكميل معلومات مشغول شد و از فريدالدين گنج شكر اجازه ارشاد يافت . نظام الدين اولياء در بدايت حال بسيار تنگدست و پريشان حال بود و از كسي چيزي قبول نمي كرد . پس از چندي كه شهرت وي در هند پيچيد ، بزرگان و امراي مسلمان از هر سو به طرف او روي آوردند
، و پادشاهان اسلامي از جمله سلطان جلال الدين خلجي از او تقاضاي ملاقات مي كردند . امير خسرو دهلوي سمرقندي كه يكي از شعراي معروف آن ايام بود در زمره مريدان او درآمد و اشعاري در مدح وي سرود
. نظام الدين در بسط و نشر معارف اسلامي مجاهدتهاي زيادي كرد و شاگردان او هر كدام در منطقه اي از هندوستان به فعاليت پرداختند يكي از شاگردان وي به نام خواجه نصيرالدين دراودو گجرات و پنجاب اثرات مذهبي و روحاني از خود به يادگار گذارد . شاگرد ديگرش سراج الدين در بنگاله و بهار و آسام تعليمات اسلامي را منتشر ساخت
و ديگري به نام برهان الدين در منطقه دكن و نواحي مركزي هندوستان مردم را ارشاد مي كرد . به طور كلي نشر معارف اسلامي در مناطق مختلف هند از حسن عنايت و توجه نظام الدين اولياء و شاگردان و خلفاي وي مي باشد .

نظام الدين اولياء در 527 در دهلي ديده از جهان فروبست و در همانجا دفن شد . قبر او اكنون در دهلي مزار مسلمانان است و هر سال يكروز براي وي مجلس يادبود تشكيل مي شود و هزاران مسلمان در آنجا اجتماع مي كنند و از طرف خطباء خطبه ها خوانده مي شود .

براي تحقيق در حالات خواجه معين الدين چشتي و نظام الدين
اولياء به تاريخ فرشته تأليف هندوشاه استرآبادي مراجعه شود " ( 1 ) . در اينكه ايران اسلامي تاثير عظيمي در مسلمان شدن قاره هند داشته است جاي سخن نيست . اين جريان درست عكس جرياني است كه قبل از اسلام وجودداشت
. در بخش دوم خوانديم كه قبل از اسلام دين قاره هند يعني بودايي به طرف شرق در حال گسترش بود و قسمتي از ايران تحت تاثير دين هند قرار گرفت ، دين بودا از هند به ايران آمد و در قسمتي از ايران پذيرش يافت و قطعا اگر اسلام ظهور نكرده بود
پذيرش بيشتري مي يافت . اما پس از اسلام كه خون تازه اي در رگهاي حيات معنوي اين مردم جريان يافت كار برعكس شد ، ايران هند را تحت تأثير دين خويش قرار داد و دين بودايي را حتي از خود هند عقب راند .

زبان فارسي را اسلام به هند برد
، اين زبان رواج خود را در هند مديون اسلام است ، در قسمتي از تاريخ هند اين زبان زبان رسمي هند بوده است ، به موازات رواج و رسميت اسلام در هند اين زبان رسميت داشته است . در عصر اخير شعرايي از قبيل علامه محمداقبال پاكستاني تحت تاثير احساسات اسلامي ، زبان فارسي را در قاره هند تقويت كردند
. در حال حاضر كساني از ايرانيان كه به راست يا دروغ مدعي وطن پرستي هستند خواهان يك امر غير ممكن شده اند و آن اينكه زبان فارسي را منهاي اسلام در كشورهاي مجاور ايران اشاعه دهند و به همين دليل موفق نشده اند و نخواهند شد .

نفوذ و توسعه اسلام در چين

آمارها نشان مي دهد كه در حال حاضر در حدود پنجاه ميليون مسلمان در چين وجود دارد نفوذ اسلام در چين از راه دعوت و تبليغ به وسيله مسلماناني كه به چين رفته و احيانا سكونت گزيده اند صورت گرفته است . سهم ايرانيان در نفوذ اسلام در چين نيز سهم عظيمي بوده است .

1. پايان نوشته آقاي عطاردي .

/ 247