آتش و پرستش
يكي از مسائل مهم و قابل توجه درباره نظام فكري و اعتقادي و عملي زردشتيان مقارن ظهور اسلام ، مسئله تقديس و تعظيم و پرستش آتش است . اين كار از قديمترين دوران باستاني سابقه دارد و تا به امروز ادامه يافته است . بوعلي سينا در فصل هفتم از فن دوم طبيعيات شفا مي گويد :طبقاتي از پيشينيان كه به فلسفه اضداد تمايل داشتند و معتقد بودند كه همه چيز از " ضدين " به وجود مي آيد و در اين جهت در مسئله خير و شر ، نور و ظلمت ، به عنوان دو ضد واقع شده بودند در تمجيد و تعظيم آتش راه مبالغه پيش گرفتند و آتش را شايسته تقديس و تسبيح ( پرستش ) دانستند ، بدين جهت كه آتش عنصر نوراني است و بر عكس زمين و خاك عنصر ظلماني مي باشد و لهذا شايسته تحقير است ( 2 ) . اگر سخن بوعلي را ماخذ قرار دهيم ، آتش پرستي به دنبال فكر دوگانگي هستي و فلسفه خير و شر و نور و ظلمت پديد آمده است ، ولي اگر توجيه محققان جديد را بپذيريم كه مدعي هستند سابقه آتش پرستي از دوران طبيعت پرستي است و در آن دوران بشر هر چيز مفيد را به خاطر اينكه بيشتر فايده برساند1. ايران در زمان ساسانيان ، صفحه 364 - . 365 2. طبيعيات شفا ، چاپ قديم طهران صفحه . 177