اسلام ايرانيان - خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خدمات متقابل اسلام و ایران - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
625 هر كس دين اوست . مردانگي هر كس عبارت است از خلق و خوي و شخصيت و كاراكتر او ، اصل و ريشه هر كس عبارت است از عقل و فهم و ادراك او چه ريشه و اصل نژادي بالاتر از عقل ! ؟ . يعني به جاي افتخار به استخوانهاي پوسيده گنديده : به دين و اخلاق و عقل و فهم و ادراك خود افتخار كنيد . راستي ، بينديشيد ، ببينيد سخني عاليتر و منطقي تر از اين مي توان ادا كرد ؟ ! تاكيدات رسول اكرم درباره بي اساس بودن تعصبات قومي و نژادي ، اثر عميقي در قلوب مسلمانان بالاخص مسلمانان غير عرب گذاشت . به همين دليل هميشه مسلمانان اعم از عرب و غير عرب اسلام را از خود مي دانستند نه بيگانه و اجنبي ، و بهمين جهت مظالم و تعصبات نژادي و تبعيضات خلفاي اموي نتوانست مسلمانان غير عرب را به اسلام بدبين كند ، همه مي دانستند حساب اسلام از كارهاي خلفا جداست و اعتراض آنها بر دستگاه خلافت هميشه بر اين اساس بود كه چرا به قوانين اسلامي عمل نمي شود ؟

اسلام ايرانيان

از مجموع آنچه در مباحث گذشته بيان داشتيم مقياس و ميزان ملي بودن يا اجنبي بودن يك چيز براي يك ملت روشن شد . و هم روشن شد كه اسلام شرط اول اجنبي نبودنرا ، يعني بي رنگ بودن و عمومي و انساني بودن و رنگ يك ملت مخصوص نداشتن را ، دارا است .

معلوم شد مقياسهاي اسلامي مقياسهاي كلي و عمومي و انساني است نه قومي و نژادي و ملي . اسلام به هيچ وجه خود را در محدوده تعصبات ملي و قومي و نژادي محصور نكرده بلكه با آنها مبارزه كرده است . اكنون ميخواهيم ببينيم آيا اسلام شرط دوم را دارا است يا نه ؟ يعني آيا اسلام در ايران پذيرش ملي داشته است يا خير ؟ به عبارت ديگر آيا پيشرفت اسلام در ايران به خاطر محتواي عالي و انساني و جهاني آن بوده است و ايرانيان آنرا انتخاب كرده اند ، يا همان طور كه برخي اظهار مي دارند آيين مزبور را بر خلاف تمايلات مردم ايران به آنان تحميل كرده اند ؟ . البته منظور ما اين نيست كه تنها عامل گرايش مردم غير عرب را جهاني و عمومي بودن تعليمات اسلامي و به عبارت ديگر اصل مساوات اسلامي معرفي كنيم ، عامل گرايش ملتها به اسلام يك سلسله مزاياست كه بعضي فكري و اعتقادي و بعضي اخلاقي و اجتماعي و سياسي است . تعليمات اسلامي از طرفي معقول و خردپسند است و از طرف ديگر فطري و مفهوم . تعليمات اسلامي يك نيروي كشش و جاذبه خاصي دارد كه به موجب همان جاذبه ملل مختلف را تحت نفوذ قرار داده است . مقياسهاي كلي و عمومي و جهاني اسلام يكي از مزايا و يكي از جنبه هايي است كه به اين دين نيرو و جاذبه داده است ، ما فعلا درباره ساير مزاياي اسلام بحثي نمي كنيم . در اينجا به مناسبت بحث " مليت " اين عامل را مورد نظر قرار مي دهيم .

در حدود چهارده قرن است كه ايرانيان مذاهب سابق خود را كنار گذاشته و آيين مسلماني را پذيرفته اند در خلال اين قرون صدها ميليون ايراني با مذهب اسلامي زاده شدند و پس از گذراندن دوران زندگي با همين آيين جان به جان آفرين تسليم كردند .

در ميان كشورهاي اسلامي شايد جز كشور عربستان سعودي كشوري نداشته باشيم كه به اندازه ايران اكثريت مردم آن مسلمان باشند ، حتي كشور مصر كه خود را عاصمه اسلام مي داند به قدر مملكت ايران ( البته با حفظ نسبت ) مسلمان ندارد ، با اينحال خوب است روشن بشود كه آيا اسلام ايرانيان در طول چهارده قرن اجباري بوده يا آنها آن را از روي صميم قلب پذيرفته اند ؟ . خوشبختانه تاريخ ايران و اسلام با آنهمه دسايسي كه استعمارگران مي خواهند به كار ببرند كاملا روشن است و ما براي آنكه خوانندگان گرامي را بهتر با حقيقت آشنا كنيم ناگزيريم تاريخ ايران را ورق بزنيم و ورود اسلام را در اين كشور از آغاز مورد بررسي قرار دهيم .

آغاز اسلام ايرانيان

طبق گواهي تاريخ ، پيغمبر اكرم در زمان حيات خودشان پس از چند سالي كه از هجرت گذشت نامه هايي به سران كشورهاي جهان نوشتند و پيامبري خود را اعلام و آنها را بدين اسلام دعوت كردند . يكي از آن نامه ها نامه اي بود كه به خسرو پرويز پادشاه ايران نوشتند و او را به اسلام دعوت كردند ، ولي چنانكه همه شنيده ايم خسرو پرويز تنها كسي بود ، كه نسبت به نامه آن حضرت اهانت كرد و آنرا دريد . اين خود نشانه فسادي بود كه در اخلاق دستگاه حكومتي ايران راه يافته بود ، هيچ شخصيت ديگر از پادشاهان و حكام و امپراطوران چنين كاري نكرد ، بعضي از آنان جواب نامه را با احترام و توأم با هدايايي فرستادند . خسرو به پادشاه يمن كه دست نشانده حكومت ايران بود دستور داد كه درباره اين مرد مدعي پيغمبري ، كه به خود جرئت داده كه به او نامه بنگارد و نام خود را قبل از نام او بنويسد تحقيق كند و عنداللزوم او را نزد خسرو بفرستد . ولي از آنجا كه " يريدون ليطفؤوا نور الله بافواههم و الله متم نوره غ " ، هنوز فرستادگان پادشاه يمن در مدينه بودند كه خسرو سقوط كرد و شكمش به دست پسرش دريده شد . رسول اكرم قضيه را به فرستادگان پادشاه يمن اطلاع داد ، آنها با حيرت تمام خبر را براي پادشاه يمن بردند و پس از چندي معلوم شد كه قضيه همچنان بوده كه رسول اكرم خبر داده است . خود پادشاه يمن و عده زيادي از يمني ها بعد از اين جريان مسلمان شدند و همراه آنان گروه زيادي از ايرانيان مقيم يمن نيز اسلام اختيار كردند . در آن زمان به واسطه يك جريان تاريخي كه در كتب تاريخي مسطور است عده زيادي از ايرانيان در يمن زندگي مي كردند و حكومت يمن يك حكومت ، صد در صد ، دست نشانده ايراني بود . نيز در زمان حيات پيغمبر اكرم ، در اثر تبليغات اسلامي عده زيادي از مردم بحرين كه در آن روز محل سكونت ايرانيان مجوس و غير مجوس بود به آيين مسلماني در آمدند ، و حتي حاكم آنجا كه از طرف پادشاه ايران تعيين شده بود مسلمان شد . عليهذا اولين اسلام گروهي ايرانيان در يمن و بحرين بوده است . البته اگر از نظر فردي در نظر بگيريم شايد اولين فرد مسلمان ايراني سلمان فارسي است ، و چنانكه مي دانيم اسلام اين ايراني جليل آنقدر بالا گرفت كه به شرف " سلمان منا اهل البيت " نايل شد . سلمان نه تنها در ميان شيعيان احترام زياد دارد بلكه در ميان اهل تسنن نيز در رديف صحابه درجه اول بشمار مي رود . كساني كه به مدينه مشرف شده اند مي دانند كه دور تا دور مسجد النبي اسماء صحابه بزرگ و ائمه مذاهب اسلامي نوشته است . يكي از كبار صحابه كه نامش در آنجا به عنوان يك صحابه كبير نقش شده سلمان فارسي است .

همين مقدار سابقه ايرانيان با اسلام در زمان پيغمبر اكرم ( ص ) كافي بود كه بسياري از آنان با حقايق اسلامي آشنا شوند ، طبعا اين خود وسيله اي بود براي اينكه خبر اسلام به ايران برسد و كم و بيش مردم ايران با اسلام آشنا شوند ، خصوصا با توجه به اينكه چنانكه خواهيم گفت وضع ديني و حكومتي آنروز ايران طوري بود كه مردم تشنه يك سخن تازه بودند ، در حقيقت در انتظار فرج به سر مي بردند . هر گونه خبري از اين نوع ، به سرعت برق در ميان مردم مي پيچيد .

مردم طبعا مي پرسيدند اين دين جديد اصولش چيست ؟ فروعش چيست ؟ تا آنكه زمان خلافت ابي بكر و عمر فرا رسيد . در اواخر دوره خلافت ابي بكر و تمام دوران خلافت عمر در اثر جنگهايي كه ميان دولت ايران و مسلمانان پديد آمد تقريبا تمام مملكت ايران به دست مسلمانان افتاد و مليونها نفر ايراني كه در اين سرزمين به سر مي بردند از نزديك با مسلمانان تماس گرفتند و گروه گروه دين اسلام را پذيرفتند . ما در اينجا قسمتي را كه جناب آقاي عزيز الله عطاردي در زمينه سابقه خدمات ايرانيان تحت عنوان " خدمات ايرانيان به اسلام از كي شروع شد " تهيه كرده اند كه به ما قبل فتوحات نظامي مربوط مي شود عينا درج مي كنيم( 1 ) .

خدمات ايرانيان به اسلام از كي شروع شد ؟

" علاقه ايرانيان به دين مقدس اسلام از همان آغاز ظهور اين دين مقدس شروع شد . قبل از اينكه شريعت مقدس اسلام توسط مجاهدين مسلمان به اين سرزمين بيايد ، ايرانيان مقيم يمن به آئين اسلام گرويدند و با ميل و رغبت به احكام قرآن تسليم شدند و از جان و دل در ترويج شريعت اسلام كوشش نمودند و حتي در راه اسلام و مبارزه با معاندين نبي اكرم جان سپردند . خدمات ايرانيان در انتشار و ترويج دين اسلام نيازمند به تحقيق بسيار دامنه داري است و بايد گروهي از محققين و كارشناسان معارف اسلامي هر كدام در موضوعي كه تخصص دارند در اين مورد بررسي كنند . تاريخ فتوحات اسلامي در شرق و غرب جهان حاكي از جانفشاني و مجاهدت گروهي از مردمان ايراني است كه با خلوص عقيده در راه اسلام از خود گذشتگي نشان دادند ، و دشمنان داخلي و خارجي اسلام را سركوب كردند . مسلمانان كشورهاي شرقي و جنوب شرقي مانند شبه قاره هند و پاكستان ،

1.جناب آقاي عطاردي از فضلاء بسيار با ارزش و از متتبعين و مطلعين و كتابشناسان عاليقدر هستند . بر بسياري از نسخ كتب اسلامي در كتابخانه هاي مهم مخصوصا در هند دست يافته اند كه بي سابقه است و از همه آنها عكسبرداري كرده اند كتابي مبسوط درباره رجال خراسان در دست تأليف دارند كه شايد بالغ بر چهل جلد بشود از خداوند ، توفيق بيشتر معظم له را مسئلت مي نماييم .

/ 247