احدي از مورخان و محققان انكار ندارد كه عقايد آريايي در ادوار بعدي و مخصوصا در دوره ساسانيان كه مورد بحث ما است به پستي و انحطاط گراييد . جنبه زيبا و عالي تعليمات زردشت تبديل شد به افكاري زشت و پست ، هزاران خرافه و پيرايه در دوره ساسانيان به كيش زردشت بستند . در اين جهت احدي اختلاف ندارد و همه معترفند . دومزيل ، ايرانشناس معروف ، تحت عنوان " رفورم زردشت " مي گويد : به راستي كه افكار و تعاليم زردشت بسيار پيشرو و شجاعانه بوده است ، ولي پس از درگذشت وي آنچه كه امروز به نام آيين زردشتي ناميده مي شود به سرنوشت اديان و مذاهب ديگر گرفتار آمده . ساده تر بگوييم تعاليم استاد تحت تاثير سنن جاري و احتياجات زندگي و تمايلات مؤمنين تغيير صورت داد نوعي از شرك جاي " توحيد " را گرفت و ملائكه مقربين با خداي بزرگ كوس همطرازي زدند ، ذبح و قرباني با مراسم شگفت آوري پاي به عرصه نهاده و اخلاقيات جاي خود را به بررسي امور وجداني باز گذاشت ( 2 ) . پ . ژ . دو مناشه مي گويد : 1. تاريخ جامع اديان ، ص . 309 2. تمدن ايراني . ترجمه دكتر بهنام ، ص . 144