خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صنعت نساجي ساسانيان از طرحهاي نقاشي ، مجسمه سازي ، سفالسازي و ساير اشكال تزبيني بهره مند شد . پارچه هاي حرير ، مطرز ، ديبا و دمشقي ، گستردنيها ، روپوشهاي صندلي ، سايبانها ، چادرها و فرشها با حوصله بسيار و مهارت بافته و آنگاه به گونه رنگهاي زرد ، آبي و سبز ، رنگ آميزي مي شدند ( 1 ) . درباره صنعت سفالسازي مي گويد : از سفالينه هاي زمان ساسانيان جز قطعاتي كه براي استفاده روزمره ساخته شده بود چيزي به جا نمانده است ، معهذا صنعت سفالينه سازي در دوران هخامنشيان بسيار پيش رفته بود و ظاهرا در سلطنت ساسانيان نيز تا حدي ادامه يافت و بعد از غلبه اعراب تكميل شد ( 2 ) . ويل دورانت مدعي است كه : بر روي هم هنر ساسانيان نماياننده بازخيزي از چهار قرن انحطاط دوران اشكانيان است ، اگر ما به قيد احتياط از بقاياي آن قضاوت كنيم بايد بگوييم كه در كمال و عظمت به پاي هنر دوران هخامنشي نمي رسد .همچنين از حيث ابداع ، ريزه كاري و ذوق با هنر ايران بعد از اسلام برابري نتواند كرد . ويل دورانت در خاتمه اين فصل مي گويد : هنر ساساني با اشاعه شكلها و دواعي هنري خود در هندوستان ، تركستان و چين در مشرق ، و سوريه ، آسياي صغير ، قسطنطنيه ، بالكان ، مصر و اسپانيا در مغرب دين خود را ادا كرد . شايد نفوذ آن به هنر يوناني ياري كرد تا از ابرام در نمايش تصويرهاي كلاسيك دست بردارد و به