خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
( 1 ) اين مقاله به قلم آقاي داود سي تينگ نگارش يافته است . آقاي داود سي تينگ آن چنانكه در مقدمه كتاب اسلام ، صراط مستقيم ، معرفي شده است : " عضو كنسولگري جمهوري چين در بيروت " مي باشد . قبل از عزيمت به تيوان پيشواي جامعه مسلمين چين بود . تحصيلات خود را در دانشگاه الازهر به پايان رسانيد
و عهده دار پستهاي سياسي مهمي از جانب دولت چين بود و از سخنوران نامي مسلمانان چين محسوب مي شود " . ( 2 ) در اين تاريخچه تصريح شده كه اين سعد ، سعد وقاص صحابي و سردار معروف است ، ولي اين نقل با تواريح موجود اسلامي كه وفات و قبر سعد وقاص را در مدينه نشان مي دهد منطبق نمي گردد
. ممكن است اگر تاريخچه بالاصحيح و معتبر باشد اين شخص شخص ديگري به نام سعد بوده است . بدين وسيله علاقه خود را بدين مقدس اسلام ابراز مي نمايد . بناي اين مسجد واقعه مهمي در تاريخ اسلام به شمار مي رود كه هنوز هم پس از قرنها تعمير و تجديد بنا ، به صورت آبرومندي در " سيان جديد " باقي مي ماند " ( 1 ) . اگر اين جريان واقعيت داشته باشد
آغاز نفوذ اسلام در چين به وسيله خود اعراب مسلمان بوده است . از اين جريان كه بگذريم ، اسلام به وسيله سوداگران مسلمان كه بسياري از آنها ايراني بوده اند ، در چين نفوذ يافت . در كتاب نامبرده مي نويسد
: در عصر خلافت بني اميه و بني عباس مسافرت سوداگران و مبلغين مسلمان به چين افزايش يافت و عربهايي كه در خلافت بني اميه به چين وارد شده بودند به " تازيان سفيدپوش " معروف بودند . در دوره خلافت عباسيان كه روابط دوستانه بين امپراطورهاي اسلام و چين توسعه بيشتري يافت ، دسته هاي فراواني از تازيان بدان ديار رفته و اين عربها را " تازيان سياه پوش " مي گفتند . . . . در يك قرن و نيم ، يعني در فاصله سال 31 تا 184 هجري ، عده قابل توجهي از بازرگانان عرب و ايراني از راه دريا به چين وارد مي شوند و در بندر " كوانگ چو " اقامت مي گزينند و از آن تاريخ به بعد
. رفته رفته در راسته ساحل به پيشروي خود ادامه مي دهند و به شهرهاي مهم آنجا نفوذ مي كنند و بالاخره به اقصي نقاط شمالي چين و تا شهر " هانگ چو " نيز مي رسند . . . در اين عصر تعداد سوداگران عرب و ايراني در نواحي جنوبي رو به افزايش مي گذاشت
و رفته رفته با زنان چيني وصلت اختيار كرده و در آنجا ساكن مي شدند . اين مسلمين داراي جوامع مخصوصي