خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در دوره اسلام در همين است ، ادوارد براون مي گويد : اگر از علومي كه عموما به اسم عرب معروف است اعم از تفسير و حديث و الهيات و فلسفه و طب و لغت و تراجم احوال و حتي صرف و نحو زبان عربي آنچه را كه ايرانيان در اين مباحث نوشته اند مجزي كنيد بهترين قسمت آن علوم از ميان مي رود ( 1 ) . نمي خواهيم مبالغه كنيم و حقوق مسلمانان غير ايراني را ناديده بگيريم . تمدن اسلامي و فرهنگ اسلامي از هيچ قوم خاص نيست ، از اسلام و مسلمين به طور عموم است . هيچ ملتي اعم از عرب و ايراني و غيره حق ندارد آن را به نام خود قلمداد كند . ولي همچنانكه قبلا گفتيم هر ملتي حق دارد سهم خود را مشخص كند و توضيح دهد . و علوم قرآن پرداختند و به استدلال و اجتهاد و استنباط تمسك جستند . . . و از آنرو نه تنها كتابت را مكروه نشمردند ، بلكه آن را مستحب دانستند و به احاديث زيرا كه انس بن مالك از پيغمبر روايت كرد رجوع نمودند ( 1 ) . آنچه جرجي زيدان به خلفاي راشدين نسبت مي دهد دروغ محض است ،
نه مسأله شهري شدن مطرح بوده است و نه مسأله منع از تدوين و تأليف كه جرجي زيدان فرع بر آن دانسته است . مسأله اي كه بوده است و جرجي زيدان و ديگران به آن شاخ و برگ داده اند . يكي ممنوعيت صحابه پيغمبر از خروج از مدينه و توطن در نقطه ديگر است و ديگر منع از كتابت احاديث نبوي است
، و اين هر دو مربوط است به خليفه دوم نه به همه خلفاي باصطلاح راشدين . چنانكه مي دانيم در قديمترين كتب تاريخ اسلامي اختلاف نظر علي عليه السلام و بعضي ديگر از صحابه از يك طرف و عمر و بعضي صحابه ديگر از طرف ديگر در مسأله كتابت حديث ذكر شده است
و ما بعدا درباره اين موضوع سخن خواهيم گفت . خود مسأله خروج از مدينه و توطن در نقطه ديگر چنانكه مي دانيم وسيله علي عليه السلام كه كوفه را دارالخلافه قرار داد و برخي صحابه ديگر نقض شد . عليهذا سخن جرجي زيدان " اصلا " و " فرعا " بي اساس است
. ادوارد براون نيز مدعي است كه در قرن اول هجري با اينكه شور علمي مسلمانان فوق العاده زياد بود ، كتابي تدوين نشد ، كليه معلومات سينه به سينه و نسل به نسل شفاها منتقل مي گشت و قرآن تقريبا تنها اثري بود كه به نثر عربي باقي بود
. مي گويد : كسب علم ( در قرن اول هجري ) فقط به وسيله مسافرت ميسر مي شد و سفرهايي كه در طلب علم مي كردند و در وهله اول نخست به مقتضاي اوضاع و احوال هر سفر جهات موجبه اي داشت لكن به تدريج سفر رسم