خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كنت گوبينو در كتابي كه در حدود صد سال پيش به نام " فلسفه و اديان در آسياي مركزي " منتشر كرده عقايد قديمي ايرانيان را درباره جنبه آسماني و الهي داشتن سلاطين ساساني ريشه اصلي عقائد شيعه در باب امامت و عصمت و طهارت ائمه اطهار دانسته است و ازدواج امام حسين عليه السلام را با شهر بانو عامل سرايت آن عقيده ايراني در انديشه شيعه به شمار آورده است . ادوارد براون نيز نظريه گوبينو را تاييد مي كند ، وي مي گويد : نگارنده معتقد است كه حق با گوبينو بوده است ، آنجا كه مي گويد ايرانيان سلطنت را حق آسماني يا موهبت الهي مي دانستند كه در دودمان ساساني به وديعه قرار گرفته بود ، و اين عقيده تأثير عظيمي در سراسر تاريخ ادوار بعد ايران داشته است ، علي الخصوص علاقه شديد ايرانيان به مذهب تشيع تحت تاثير همين عقيده است كه محكم به مذهب تشيع چسبيده اند ، انتخاب خليفه يا جانشين روحاني پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم هر اندازه نزد عرب دموكرات امر طبيعي بود ، در نظر اهل تشيع غير طبيعي مي نمود و جز ايجاد اشمئزاز اثر ديگري نداشت ، و شخص عمر خليفه ثاني سنت و جماعت هم بدان سبب نزد شيعه مورد نفرت است كه امپراطوري ايران را نابود ساخت ، كينه ايرانيان نسبت به عمر گرچه در لباس مذهب ظاهر شد محل هيچگونه شبهه و ترديد نيست به عقيده ايرانيان حسين بن علي عليه السلام كه پسر كوچك فاطمه زهرا بنت نبي اكرم مي باشد ، شهربانو دختر يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساساني را به حباله نكاح در آورد و بنابراين هر دو فرقه بزرگ تشيع ( اماميه و اسماعيليه ) نه تنها نماينده حقوق و فضائل خاندان نبوتند ، بلكه واجد حقوق و فضائل سلطنت نيز مي باشند ، زيرا نژاد از دو سو دارند . از بيت رسالت و از دوده ساساني " ( 1 ) . آري اينست توجيهي كه برخي از مستشرقين ، و ايرانياني كه تحت تأثير سخنان آنها واقع شده اند راجع به ماهيت مذهب شيعه و علت پيدايش آن مي نمايند بديهي است كه بحث تفصيلي در اين موضوع نيازمند به رساله جداگانه اي است ، ولي ما در اينجا از ذكر بعضي مطالب به طور اجمال گزيري نداريم . موضوع ازدواج امام حسين عليه السلام با شهربانو دختر يزدجرد و تولد امام سجاد عليه السلام از شاهزاده خانمي ايراني و انتساب ائمه بعد از ايشان به خاندان سلطنتي ايران بهانه اي به دست عده اي خيالباف يا مغرض داده است كه گرايش ايرانيان را به خاندان رسالت نتيجه انتساب آنها به دودمان شاهان ساساني معرفي كنند و اعتقاد شيعيان را به حق الهي ائمه اطهار عليهم السلام از بقاياي اعتقاد قديمي ايرانيان به " فره ايزدي " پادشاهان ساساني بدانند ، زيرا مسلم است كه پادشاهان ساساني خود را آسماني نژاد مي دانستند و براي خود مقامي نيمه خدايي و فوق بشري قائل بودند آيين زردشتي آن عصر نيز اين طرز تفكر را تأييد مي كرد . مي گويند در يكي از كتيبه هاي پهلوي كه از شاهپور پسر اردشير ساساني در حاجي آباد به دست آمده است چنين نوشته شده است : " شاهپو هر ، شاه شاهان ايران و غير ايران ، مينو سرشت ، از سوي يزدان ، فرزند موجودي آسماني و مزدا پرست اردشير مينو سرشت ، از سوي يزدان ، نوه بابك پادشاه كه خود نيز آسماني و از سوي يزدان بوده است " ( 2 ) . پس چون پادشاهان ساساني براي خود مقامي آسماني قائل بودند ، و از طرف