خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مسلط غرب آمده است . او در اين مرحله تنها " ترجمه اي مي انديشد و ترجمه اي عمل مي كند " . اعتماد به معلومات و محفوظات و غروري كه عادش ، به سبب جهل و عقب ماندگي نوعي توده مردم ، روشنفكران اينگونه سرزمينها دارند ، مانع نقادي دقيق و تحليل حوادث و واقعيات است . " سالها و قرنها حوادث دردناك لازم است تا اين گونه روشنفكران از خواب خرگوشي بيدار شوند " و حقيقت و ارزش عقايد آنها بر مردم فريفته شده روشن گردد . از اين گذشته ، اين چنين روشنفكران ، تنها در مراحل اوليه حركت فكري و عملي خود است كه بيدار كردن وجدان ملي را وجهه همت خود قرار مي دهند .در اندك زماني ، به دليل ماهيت روحيات و افكاري كه دارند ، الگوهايي از ظواهر تمدن و طرز زندگي غربي براي خود مي سازند كه به زودي آنان را به سوي زندگاني راحت و مرفه اروپايي مي كشاند و اين كشش هم در ذات خود مستلزم سكوت و احيانا سازش با عوامل ظلم و فساد زمانه شده ، حل شدن در دستگاه استعماري و خدمتگزاري آن را ايجاب مي كند . مرحله دوم ، در تحليل قانون آن زماني است كه روشنفكر جامعه عقب مانده تصميم گرفته است با صميميت بيشتري به ملت خود بپردازد ، ولي چون موجودي ملت را آميخته با بدبختي و پريشاني و جهل و عقب ماندگي مي يابد ، به سوي روزگاري از تاريخ ملت خود مي رود كه در آن جلال و شكوه و مجد و عظمتي يا حداقل زرق و برقي سراغ بگيرد . بدين جهت يكباره جامعه حاليه را با تمام دلبستگيهايش رها مي كند و از فراز قرنها ، قرنهايي كه همراه با آدمهاي خود ، زنجيروار سلسله علت و معلول روزگار فعلي را ساخته است پرواز مي كند و به هزاران سال قبل خيز بر مي دارد . و اگر در تاريخ واقعي ملت خود چنين روزگاري را نيابد به سوي افسانه هاي كهن رو مي آورد ( 4 ) . ارزش كار و انديشه اين دسته از روشنفكران نيز همانقدر است كه در كتابها بماند و يا جماعتي معدود را براي مدتي محدود دلخوش و سرگرم نگاه دارد و چون از دردهاي موجود خلق خدا سرچشمه نگرفته