خدمات متقابل اسلام و ایران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خدمات متقابل اسلام و ایران - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
چه مي گفتند ؟ خواهرش جواب داد : بيا ، براي تو هيچ خطري نيست ، شاه وقتي كه خبر تنصر تو را شنيد فقط فرمود : مهران گشنسپ به دوزخ شتافت . حال راه خود را پيش گير ممكن است پادشاه مقرر فرمايد كه املاكت را نيز پس بدهند . چندي بعد مهران گشنسپ خواهر خود را ملاقات كرد در وقتي كه به عقد يكي از اشراف در آمده بود ، پس چند قدمي پيش رفته با كمال احترام به او نماز برد و تعظيم كرد ، خواهر از مسند خود برخاسته با كمال مهرباني دست را به جانب او دراز كرد آنگاه خندان به او گفت : شاد باش من نيز عيسوي هستم ( 1 ) . از آنچه تاكنون گفتيم معلوم شد اولا عيسويت به طور طبيعي در ايران زردشتي در حال پيشروي بوده است و اگر حال بر همين منوال باقي مي ماند خطر بزرگي براي دين زردشتي بود ، ثانيا عيسويت بر خلاف زردشتي گري داعيه جهاني داشت ، يعني مبلغان مسيحي براي عيسويت مرز نمي شناختند ، فعالانه كوشش مي كردند كه عيسويت را در ايران و خارج مرزهاي ايران گسترش دهند و در اين راه موفقيتهائي هم كسب كرده بودند ، ثالثا اسلام كه به ايران آمد بيش از آنكه به زردشتي گري كه در حال انحطاط بود ضربه بزند به مسيحيت كه در حال رشد و توسعه بود ضربه زد ، بازارش را شكست و آن را از ميدان به در كرد ، اگر اسلام نيامده بود مسيحيت در سراسر مشرق ريشه مي دوانيد و تنها نفوذ معنوي اسلام بود كه مانع گسترش مسيحيت در شرق نزديك و شرق دور شد . پاپهاي مسيحي همواره بيش از موبدان زردشتي از توسعه و نفوذ معنوي اسلام در ايران رنج مي برده اند ، زيرا آنها بيش از اينها احساس غبن مي كرده اند و به همين جهت است كه امروز هم كه قرنها از آن تاريخ مي گذرد وقتي كه

1. همان كتاب ، صفحه 512 - . 513
/ 247