اسرار غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسرار غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



اتمام حجت خداوند با غدير


1. در غدير حارث فهرى معترضانه از خدا درخواست عذاب كرد. خداوند هم فوراً سنگى از آسمان فرستاد و او را جلوى چشم همه هلاك كرد، و اين ماجرا به عنوان اولين اتمام حجت مستقيم خداوند ثبت شد. [ الغدير: ج 1 ص 193. بحارالانوار: ج 37 ص 136 و 162 و 167. عوالم: ج 3:15 ص 56 و 57 و 129 و 144. تفصيل اين ماجرا در قسمت سوّم از بخش دوّم كتاب حاضر گذشت. ]

2. در غدير، مردم مردى زيبا صورت را ديدند كه مى گفت: 'به خدا قسم روزى مانند امروز نديدم... براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند...'. وقتى از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله پرسيدند او كه بود؟ فرمود: او جبرئيل بود. و بدينگونه بار ديگر اتمام حجت الهى برابر ديدگان همه انجام شد. [ بحارالانوار: ج 37 ص 120 و 161. عوالم: ج 3:15 ص 85 و 136. تفصيل اين ماجرا در قسمت سوّم از بخش دوّم كتاب حاضر گذشت. ]

3. عده اى از منافقين نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آمدند و از آن حضرت آيت و نشانه اى خواستند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: آيا روز غدير خم براى شما كافى نبود؟ آنگاه كه من على را به امامت منصوب نمودم، منادى از آسمان ندا داد: 'اين ولى خداست، تابع او باشيد، وگرنه عذاب خدا بر شما نازل مى شود'. [ اثبات الهداة: ج 2 ص 153. ]

4. روزى ابوبكر با نيرنگى تازه براى توجيه غصب خلافت به اميرالمؤمنين عليه السلام گفت: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله درباره ى مسئله ى ولايت تو بعد از غدير چيزى را تغيير نداده... ولى اينكه تو خليفه ى او باشى در اين باره چيزى به ما نگفته است!!

حضرت فرمود: چطور است پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را به تو نشان دهم تا او به تو بگويد؟ ابوبكر پذيرفت و پس از نماز مغرب همراه اميرالمؤمنين عليه السلام به مسجد قبا آمدند و ديدند پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در سمت قبله ى مسجد نشسته و خطاب به ابوبكر فرمود: 'اى ابوبكر بر ضد ولايت على اقدام كرده اى و در جاى او نشسته اى كه جاى نبوت است و جز او كسى مستحق آن نيست زيرا او وصى و خليفه ى من است...'.

با اين معجزه كه پشتوانه ى الهى داشت بار ديگر خداوند حجتش را بر غاصب حق صاحب غدير تمام كرد. [ بحارالانوار: ج 41 ص 228. ]

5. اميرالمؤمنين عليه السلام در زمان خلافت ظاهرى خود عده اى از شاهدان عينى غدير را به خدا قسم داد كه برخيزند و در مقابل مردم به آنچه ديده اند شهادت دهند. عده اى برخاسته و شهادت دادند ولى هشت نفر ابا كردند.

حضرت فرمود: 'اگر شما دروغ مى گوييد و بهانه مى آوريد در حالى كه در غدير حاضر بوده و شنيده ايد، خدا هر يك از شما را به بلايى آشكار گرفتار كند'. بدينگونه سى سال پس از واقعه ى غدير بار ديگر اتمام حجت پروردگار ظاهر شد و هر يك از اينان به مرضى گرفتار شدند بطورى كه همه ديدند. مبتلا شدگان نزد مردم اقرار مى كردند كه ما با دعاى حضرت به عذاب الهى دچار شده ايم. [ بحارالانوار: ج 40 ص 54 ح 89. ]

/ 238