غدير در شعر عربى، فارسى، اردو، تركى - اسرار غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسرار غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غدير در شعر عربى، فارسى، اردو، تركى

در طول چهارده قرن، مسئله ى غدير در قالب اشعار عربى، فارسى، اردو، تركى و غير آن به نظم كشيده شده است. اولين قدم را شاعر زبردست عرب حسان بن ثابت برداشت و با اجازه ى رسمى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در حضور مردم اشعارى را كه در همان غدير خُم درباره ى واقعه ى آن سروده بود خواند.

خود اميرالمؤمنين عليه السلام درباره ى غدير شعرى سروده اند و چند تن از اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و نيز عده اى از اصحاب ائمه عليهم السلام اشعارى درباره ى غدير دارند كه از جمله ى آنان قيس بن سعد بن عباده، سيد حميرى، كميت اسدى، دعبل خزاعى و ابوتمام است.

عده اى از علماى بزرگ نيز كه قريحه ى شعرى داشته اند اشعار رسايى درباره ى غدير سروده اند كه از جمله ى آنان شريف رضى، سيد مرتضى، قطب راوندى، حافظ برسى، شيخ كفعمى، شيخ بهايى، شيخ كَرَكى، شيخ حر عاملى، سيد على خان مدنى و آيةاللَّه شيخ محمد حسين غروى اصفهانى "كمپانى" است.

شعراى زبردستى چون ابن رومى، وامق نصرانى، حمانى، تنوخى، ابوفراس حمدانى، بشنوى كردى، كشاجم، ناشى صغير، صاحب بن عباد، مهيار ديلمى، ابوالعلاء معرى، اقساسى، ابن عرندس، ابن عودى، ابن داغر حلى، بولس سلامه مسيحى از شعراى عرب درباره ى غدير شعر سروده اند.

گذشته از شعراى عرب، شاعران پارسى گوى و اردو زبان و ترك زبان نيز سهم بسزايى در نظم محتواى غدير و حفظ و نشر آن در قالب شعر داشته اند.

لازم به تذكر است كه عده اى از شعرا داستان غدير را به صورت مفصل يا مختصر در قالب شعر آوده اند كه اول آنان حسان است. برخى ديگر فقط مقطع حساس آن را كه 'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ' است به شعر كشيده و پرورش داده اند. گروهى نيز با قالب ريزى ادبى غدير، مبانى اعتقادى آن را بيان كرده اند و تا آنجا كه توانسته اند شكوفايى روحى آن را در زندگى معنوى يك شيعه جلوه گر ساخته اند كه راستى با خواندن آنها حلاوت و خنكاى ولايت در سراسر وجود انسان نمودار مى شود.

/ 238