سرور و شادى شيطان از كفر و ارتداد مسلمين
امام باقر عليه السلام فرمود: هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در روز غدير دست اميرالمؤمنين عليه السلام را گرفت، ابليس در بين گروهش فريادى كشيد و همه ى شياطينى كه در خشكى و دريا بودند نزد او گرد آمدند و گفتند: اى آقاى ما، و اى مولاى ما، چه نگرانى برايت پيش آمده است؟ ما فريادى وحشتناكتر از اين از تو نشنيده بوديم!ابليس گفت:
اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز معصيت خداوند انجام نخواهد گرفت.
شياطين گفتند: اى آقاى ما، و اى مولاى ما، تو بودى گمراه كننده ى آدم!!
هنگامى كه منافقين در بين خود گفتند: 'پيامبر از روى هواى نفس سخن مى گويد'، و يكى از آن دو نفر "ابوبكر و عمر" به ديگرى گفت: 'نمى بينى چگونه چشمانش در سرش مانند مجانين مى گردد'، هنگامى كه اين سخنان را گفتند ابليس از خوشحالى فريادى كشيد و دوستانش را جمع كرد و گفت: 'شما مى دانيد كه من قبلاً گمراه كننده ى آدم بوده ام'!؟ گفتند: آرى. ابليس گفت: 'آدم عهد و پيمان را شكست ولى به خداوند كافر نشد؛ اينان عهد و پيمان را شكستند و به پيامبر كافر شدند'!!
هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از دنيا رفت و مردم غير على عليه السلام را براى خلافت بپا داشتند، ابليس تاج پادشاهى بر سر گذاشت و منبرى نصب كرد و بر روى آن نشست و شياطينش را جمع كرد و به آنان گفت:
شادى كنيد، چرا كه تا امام قيام نكند خداوند اطاعت نمى شود. [ روضه ى كافى: ص 344 ح 542. جمله ى آخر اين حديث در متن عربى چنين است: 'لايُطاعُ اللَّهُ حَتّى يَقُومَ الإمامُ'. اين جمله احتمال دو معنى دارد: الف: تا امام بر حقى امور را به دست نگيرد خدا اطاعت نمى شود. ب: تا امام زمان عجل اللَّه فرجه قيام نكند خدا بطور كامل اطاعت نمى شود. ]