بيعت مردان - اسرار غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسرار غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيعت مردان


[ بحارالأنوار: ج 21 ص 387، ج 28 ص 90، ج 37 ص 166 و 127. الغدير: ج 1 ص 58 و 271 و 274. عوالم: ج 3:15 ص 42 و 60 و 65 و 134 و 136 و 194 و 195 و 203 و 205. ]

براى آنكه رسميت مسئله محكم تر شود، و آن جمعيت انبوه بتوانند مراسم بيعت را بطور منظم و برنامه ريزى شده اى انجام دهند، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله پس از فرود از منبر دستور دادند تا دو خيمه برپا شود. يكى را مخصوص خود قرار دادند و در آن جلوس فرمودند، و به اميرالمؤمنين عليه السلام دستور دادند تا در خيمه ى ديگر جلوس نمايد، و امر كردند تا مردم جمع شوند.

پس از آن مردم دسته دسته در خيمه ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله حضور مى يافتند و با آن حضرت بيعت نموده و تبريك و تهنيت مى گفتند. سپس در خيمه ى مخصوص اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر مى شدند و به عنوان امام و خليفه ى بعد از پيامبرشان با آن حضرت بيعت مى كردند و به عنوان 'اميرالمؤمنين' بر او سلام مى كردند، و اين مقام والا را تبريك مى گفتند.

برنامه ى بيعت تا سه روز ادامه داشت، و اين مدت را حضرت در غدير اقامت داشتند. اين برنامه چنان حساب شده بود كه همه ى مردم در آن شركت كردند.

بسيار بجاست به قطعه ى جالبى از تاريخ اين بيعت اشاره كنيم:

اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از ديگران
جلو انداختند همانهايى بودند كه زودتر از همه آن بيعت را شكستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از: ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه و زبير، كه بعد از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله يكى پس از ديگرى رو در روى اميرالمؤمنين عليه السلام ايستادند.

جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان مى راند:

'افتخار برايت باد، گوارايت باد اى پسر ابى طالب، خوشا به حالت اى اباالحسن، اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى شده اى'!

نكته ى ديگرى كه بار ديگر چهره ى دو رويان را روشن ساخت اين بود كه پس از امر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله همه ى مردم بدون چون و چرا با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت كردند، ولى ابوبكر و عمر- با آنكه پيش از همه خود را براى بيعت به ميان انداخته بودند- قبل از بيعت به صورت اعتراض پرسيدند: آيا اين امر از طرف خداوند است يا از طرف رسولش "يعنى: از جانب خود مى گويى"؟ حضرت فرمود: 'از طرف خدا و رسولش است. آيا چنين مسئله ى بزرگى بدون امر خداوند مى شود'؟ و نيز فرمود: 'آرى حق است از طرف خدا و رسولش كه على اميرالمؤمنين است'.

/ 238