شعر و ادب فارسى
اشعار نظيرى نيشابورى
قسم به جان تو اى عشق، اى تمامىِ هست
در آن خجسته غدير تو ديد دشمن و دوست
فراز منبر يوم الغدير اين رمز است
حديث لحمك لحمى بيان اين معناست
كه بر لسان مبارك پيمبر آورده
كه هست هستىِ ما از خمِ غديرِ تو مَست
كه آفتاب بود آفتاب بر سرِ دست
كه سر ز جيب محمد، على برآورده
كه بر لسان مبارك پيمبر آورده
كه بر لسان مبارك پيمبر آورده