اقرارهاى دشمنان درباره غدير - اسرار غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسرار غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اتمام حجت دارميّه حجونيه با غدير


بانوى سياه پوستى بنام 'دارميّه' از شيعيان اميرالمؤمنين عليه السلام بود. معاويه در سفرى كه براى حج به مكه آمد سراغ او فرستاد و از او پرسيد: چرا على را دوست دارى و مرا مبغوض مى دارى؟ و چرا ولايت او را پذيرفته اى و با من دشمنى مى كنى؟ دارميه گفت: ولايت على عليه السلام را پذيرفته ام به خاطر پيمانى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در روز غدير براى ولايت او گرفت و تو نيز حاضر بودى...! [ بحارالانوار: ج 33 ص 260 ح 532. ]

اينها نمونه هايى از احتجاجات و مناظرات درباره ى غدير بود. در طول تاريخ هزاران مورد ديگر بوده كه درباره ى غدير بين شيعه و مخالفانش بحث و مناظره درگرفته و مطالب بسيارى درباره ى سند و متن آن به عنوان اتمام حجت و محكوميت خصم بيان شده كه جا دارد در كتابى مستقل تدوين و تقديم گردد.

اقرارهاى دشمنان درباره غدير

مواردى در تاريخ به عنوان اقرار دشمنان غدير درباره ى آن آمده كه حجتى عليه خودشان به حساب مى آيد. ذيلاً به اين نمونه ها مى پردازيم.

اقرار ابليس درباره غدير


سلمان كه چشم بصيرتش در پرتو نور ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام فراتر از ظاهر را مى ديد نقل مى كند: روزى ابليس "به صورت آدمى" عبورش به عده اى افتاد كه به اميرالمؤمنين عليه السلام ناسزا مى گفتند. ابليس به آنان گفت: بدا به حال شما كه به مولاى خود على بن ابى طالب ناسزا مى گوييد! گفتند: تو از كجا مى دانى كه او مولاى ما است؟ ابليس گفت: از گفته ى پيامبرتان كه گفت: 'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...'. [ بحارالانوار: ج 39 ص 162 ح 1. ]

اقرار ابوبكر درباره غدير


روزى ابوبكر براى توجيه غصب خلافت نزد اميرالمؤمنين عليه السلام آمد و گفت: پيامبر درباره ى مسئله ى ولايت تو بعد از ايام ولايت در غدير چيزى را تغيير نداده، و من






/ 238