پايان مراسم غدير
[ بحارالأنوار: ج 37 ص 136، ج 39 ص 336، ج 41 ص 228. عوالم: ج 3:15 ص 68. كشف المهم: ص 109. بصائر الدرجات: ص 201. ]
بدين ترتيب پس از سه روز، مراسم غدير پايان پذيرفت و آن روزها به عنوان
'ايام الولاية' در ذهنها نقش بست، وگروهها وقبائل عرب، هر يك با دنيايى از معارف اسلام، پس از وداع با پيامبرشان و معرفت كامل به جانشينِ او، راهىِ شهر و ديار خود شدند. اهل مكه و يمن به سمت جنوب از راهى كه آمده بودند بازگشتند و قبايل مختلف در مسير راه به منطقه ى سكونت خود رفتند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نيز عازم مدينه گرديدند در حالى كه كاروان بعثت را به سر منزل مقصود رسانده بودند.
خبر واقعه ى 'غدير' در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و به گوش همگان رسيد، و بدون شك توسط مسافران و ساربانان و بازرگانان تا اقصى نقاط عالم آن روز يعنى ايران و روم و چين پخش شد و غير مسلمانان هم از آن با اطلاع شدند.
در بُعد ديگر، پادشاهان ممالك كه با قدرت نوپاى اسلام مخالف بودند و چه بسا چشم طمع به ايام بعد از رحلت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دوخته بودند، با شنيدن خبر تعيين جانشينى چون اميرالمؤمنين عليه السلام نقشه هاى خود را نقش بر آب ديدند. بدين وسيله جامعه ى اسلامى بار ديگر قدرت خود را به نمايش گذاشت، و از حملات احتمالى بيگانه مصون ماند، و بدين گونه بود كه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد؛ چنان كه اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
'ما عَلِمْتُ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله تَرَكَ يَوْمَ الْغَديرِ لِاَحَدٍ حُجَّةً وَ لا لِقائِلٍ مَقالاً': [ اثبات الهداة: ج 2 ص 115 ح 476. ]
'....پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در روز غدير براى احدى عذرى، و براى كسى سخنى باقى نگذاشت'.
از اينجاست كه عمق كلام خداوند تبارك و تعالى را مى توان دريافت كه مى فرمايد:
'لَو اجْتَمَعَ النَّاسُ كُلُّهُمْ عَلى وِلايَةِ عَلِىٍّ ما خَلَقْتُ النَّارَ': [ بحارالانوار: ج 39 ص 247. ]
'اگر همه ى مردم بر ولايت على متفق بودند آتش جهنم را خلق نمى كردم'.