اسرار غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسرار غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اتمام حجت اسامة بن زيد با غدير


اسامه در روزهاى آخر عمر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به عنوان سرلشكر آن حضرت، سپاهى تشكيل داد و براى جنگ با روميان حركت كرد. در همين ايام ابوبكر خلافت را غصب كرد و طى نامه اى اسامه را به بيعت خويش و پذيرفتن خلافتش فرا خواند. اسامه در پاسخ نامه چنين نوشت:... فكر كن در اينكه حق را به اهلش بازگردانى و آن را به ايشان واگذار كنى، كه از تو به آن سزاوارترند. خوب مى دانى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در روز غدير خم درباره ى على عليه السلام چه فرمود. فاصله ى زيادى هم نشده كه فراموش شده باشد! [ بحارالانوار: ج 29 ص 92. ]

اتمام حجت محمد بن عبداللَّه حِميَرى با غدير


روزى سه نفر از شعرا نزد معاويه بودند كه يكى از آنان محمد حميرى بود. معاويه كيسه ى زرى بيرون آورد و گفت: اين را به كسى از شما مى دهم كه درباره ى على جز حق نگويد. دو شاعر برخاستند و براى خوشامد معاويه اشعارى در ناسزا به اميرالمؤمنين عليه السلام گفتند. سپس محمد بن عبداللَّه حميرى برخاست و اشعار بلندى در مدح اميرالمؤمنين عليه السلام سرود كه يك بيت آن درباره ى غدير بود:




  • تَناسَوا نَصْبَهُ في يَوْمِ خُمّ
    مِنَ الْباري وَ مِنْ خَيْرِ الْأَنامِ



  • مِنَ الْباري وَ مِنْ خَيْرِ الْأَنامِ
    مِنَ الْباري وَ مِنْ خَيْرِ الْأَنامِ



يعنى: نصب على بن ابى طالب عليه السلام در روز غدير خم را فراموش كردند كه از سوى خدا و به دست بهترين مردم بود!

معاويه گفت: تو از همه راست تر گفتى!! كيسه ى زر را تو بردار! [ بحارالانوار: ج 33 ص 259. ]

/ 238