دوره جاهليّت - مقایسه دوره جاهلیت و اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقایسه دوره جاهلیت و اسلام - نسخه متنی

عبدالحسین بینش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دشـمـنـى ، جـنـگ و خـونـريـزى ، زنـده بـه گـور كـردن دختران ، شرابخوارى و ربـاخـوارى در مـيـان مـردم رايـج بـود، و پـيـداسـت كـه ارتـكـاب ايـن مـفـاسـد بـيـشـتـر مـعـلول ضـعـف اخـلاقـى اسـت نـه بـى دانـشـى ، چـنان كه امروز نيز برخى از آنها حتى در جوامع پـيـشـرفـتـه و مـتـرقـى بـا وجود آگاهى مردم از تمام مفاسد آن به چشم مى خورد. به مردم چنين جوامعى نمى شود گفت : دانش ندارند، با اينكه دانش دارند: بى خردند.

دوره جاهليّت

جـاهـليـت نـامـى است كه قرآن كريم بر دوره تاريخى پيش از اسلام نهاده است . گذاردن اين نام بـر اوضـاع قبل از اسلام به منظور بيان تفاوتهاى اساسى و عميق آن عصر با اوضاع پس ‍ از ظهور اسلام است .^(5) ايـن امـر در مـيان بيشتر جوامع معمول است ، چنان كه ما نيز امروزه به دوره سلطنت خاندان پهلوى دوره طـاغـوت مـى گـوييم كه بر اساس مقايسه با جامعه پس از انقلاب و حاكميّت ولايت فقيه و بـرقرارى نظام جمهورى اسلامى است . بطور معمول اين گونه نامگذاريها بيانگر حالت تنفر و انزجار از دوره پيشين است .

مـورّخـان بـه دوره زمـانـى دويـست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت يا تا هجرت و تاءسيس ‍ حكومت اسلامى در مدينه ، دوره جاهليت مى گويند.^(6) واژه جاهليت در قرآن كريم نيز در سوره هاى مدنى به كار رفته است .^(7) وايـن نـشـان مـى دهـد كـه اسـتـعـمـال ايـن واژه در مـيـان مـسـلمـانـان پـس از هـجـرت مـعـمـول شده است .^(8) همچنين موّرخان براى جاهليت نيز چند دوره در نظر گرفته اند: دوره نـزديـك بـه اسـلام كـه مدّت دويست سال بود و دوره پيش از آن كه جاهليت قديم نام گذارى شده است .^(9)

وضع عمومى عرب در دوره جاهليّت

عرب عصر جاهليّت ، در نهايت انحطاط اخلاقى به سر مى برد و جز اندكى از سنتهاى پسنديده و سجاياى اخلاقى در ميان آنان چيزى باقى نمانده بود. معيشت آنها بسيار دشوار و راه زندگى آنان ناهموار بود.

قـرآن كـريـم در مـقـام يـادآورى نـعـمـتهاى خداوند به مسلمانان و سعادتى كه با روى آوردن به اسلام يافته اند؛ وضع آن دوره را چنين وصف كرده است .

((وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ اِذْ كُنْتُمْ اَعْداً فَاَلَّفَ بَيْنَ قُلوُبِكُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِاِخْوانا وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَكُمْ مِنْها))^(10) و نـعـمـت خـدا بـر خـويـشتن را به ياد آريد كه با يكديگر دشمن بوديد و او بين دلهايتان الفت بـرقـرار كـرد و در نـتيجه نعمت او برادر شديد و در حالى كه بر لبه پرتگاه آتش بوديد؛ شمارا از آن نجات داد.

از ايـن آيـه دو مـعـنـى مـمكن است استفاده شود، يكى اينكه مردم دوره جاهليت چنان اعتقادى داشتند كه اگر با آن مى مردند اهل دوزخ بودند؛ و ديگر اينكه خصومت در ميان جامعه بگونه اى بود كه هر لحـظـه امـكـان داشـت آتـش جـنـگ مـيـان آنـان شـعـله ور گـردد.^(11) در هـر حال ، آيه شريفه بيانگر سقوط معنوى واعتقادى مردم در دوره جاهليت است .

ديانت عرب جاهلى

عـربـهـااز زمـان حـضـرت ابـراهـيـم (ع )، بـرديـن تـوحـيـدبـاقـى بودندتاآنكه فردى به نام ((عـَمـْرِوبـِنـِلُحَّى )) بـت پـرسـتـى رادر مـيـانـشان رايج كرد وپس ازآن شرك درجامعه حاكم شد.

مـشـركـان منكر وجود خداوند نبودند، بلكه با وجود اعتراف به خالقيّت خداوند، بتها را واسطه هـاى خـدا بـراى انـجام كارهاى جهان پنداشته و آنها را براى نزديك شدن به او مى پرستيدند. بـه اين منظور حدود سيصد و شصت بت را در كعبه گرد آوردند. هر قبيله بتى مخصوص به خود داشـت ، تـنـهـا قـريـش 360 بـت در كـعـبه داشت كه پيامبر خدا(ص ) در روز فتح مكه همه آنها را نابود ساخت .^(12) عـلاوه بـر بـت پـرسـتـى آيـيـنـهـاى ديـگـر مـثـل يـهـوديـت و مـسـيـحـيـت در عـربـسـتـان معمول بود. يهود در يثرب ، خيبر، وادى القرى و تيما منتشر بودند، و مسيحيان در ناحيه نجران و يمن سكونت داشتند.^(13)

/ 56