خصلتهاى عربى ، بشارتهاى يهود ونصارى - مقایسه دوره جاهلیت و اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقایسه دوره جاهلیت و اسلام - نسخه متنی

عبدالحسین بینش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كـه وقـتـى حـكـومـت مـركـزى اسـلام در مـديـنـه تـشـكـيـل شـد، مـردم يـمن شامل عربها، مسيحيان و فرزندان نسلى كه از تركيب ايرانى با يمنى پـديـد آمـده بـود، بـدون هـيـچ مـخـالفـت و درگـيـرى اسـلام آوردند. در سالهاى نهم و دهم هجرى گروههايى از يمن به مدينه آمدند و اسلام خود را اعلام داشتند.^(274) بـد ون تـرديـد، اگـر هر يك از قدرتهاى بزرگ بر يمن سلطه مى يافتند و او ضاع سياسى آنـجـا سـروسامان مى داشت ، معلوم نبود كه مردم بتوانند به اين آسانى اسلام را پذيرا شوند، چـنـان كـه در شـمـال شـبـه جزيره عربستان اين امر اتفاق افتاد. فردى كه در ناحيه اى به نام ((مـعـان ))، از جـانـب دولت روم حـكومت داشت ، فرستاده اى با هدايايى نزد پيامبر(ص ) فرستاد واعـلام گرويدن به اسلام كرد. هِرَقْل پادشاه روم بر او خشم گرفت و دستور داد تا او را به زندان بيفكنند. او در زندان بود تا مرگش فرا رسيد.^(275) از مـجـمـوع ايـن گفتار نتيجه مى گيريم كه وسعت جغرافيايى عربستان و پراكندگى جمعيت آن خلاء سياسى ايجاد كرده بود. اين امربهترين زمينه را براى نشو و نما و گسترش اسلام فراهم آورد تا زمان ظهور اسلام هيچ عامل مشتركى وجود نداشت كه بتواند عرب را متحد كند. با اين زمينه ، اسلام ،توانست مخالفانش را به تسليم وادار كند و حكومت بدون معارض شبه جزيره عربستان گردد.

دولتـهـاى بـزرگ در طـول دوره تـشـكـيـل دولت اسلامى واكنشى از خود نشان ندادند. اين پيامبر بـزرگـوار اسـلام بـود كـه بـا فـرسـتـادن نـامـه هـا آنـان را از آمـدن ديـنـى نـو و تشكيل حكومتى جديد خبرداد. بدين ترتيب ، دعوت اسلامى آغاز شد و زمينه گسترش آن در ساير نقاط جهان فراهم آمد.

خصلتهاى عربى ، بشارتهاى يهود ونصارى

حمايت از محرومان و حاميان مخلص

اسـلام ، گـسـتـرش سـريـع و بـرق آسـا داشـت ، بـگـونـه اى كـه در زمـان زنـدگـى رسـول خـدا(ص ) سـراسـر شـبـه جـزيره عربستان زير پرچم حكومت اسلامى درآمد. در درسهاى گـذشـتـه تـعـداد ى از عوامل گسترش اسلام را بر شمرديم كه مكتب اسلام ، پيامبر و قرآن جزو عـوامـل اصـلى بـه شـمـار مـى آمـدنـد.

در ايـن درس بـه عـوامـل ديـگـرى اشاره مى كنيم كه در شمار عوامل جانبى هستند، اما تاءثيرشان نمودار و چشمگير است .

خصلتهاى عربى

عـربـهـا بـه چـنـدويـژگـى ، مـمتاز بودند؛ شجاعت ، جنگاورى ، صبر، مقاومت ، روحيه قبيله اى و مـيـهـمـان نـوازى . اسـلام از ايـن خـصـلتـهـا بـهـتـريـن اسـتـفـاده را بـرد عـرب تـا قـبل از اسلام اين خصلتها را به حكم ضرورت زندگى صحرانشينى دارا بود، اما اسلام آنها را بـه عـنـوان ارزش ديـنى و الهى تلقى كرد و به آنها جهت داد. وجود همين خصلتها بود كه تعداد انـدك مـهـاجـران و انـصـار درمقابل تمامى كافران و مشركان ايستادند. خندقى كه مسلمانان درجنگ احـزاب كـنـدند بى سابقه بود. ^(276) آنان درحالى كه ازكمبود مواد غذايى بشدت رنج مى بردند، در روزهاى گرم تابستان مشغول كار طاقت فرسا بودند. پيامبرخدا(ص ) خواست تا يـكـى از قـبـايل دشمن را به ازاى بخشى از خرماى مدينه وادار به ترك جنگ كند، ولى مسلمانان نـپـذيـرفـتـنـد و سـخـتـيـهـاى جـنـگ را پـذيـرا شـدنـد. سـراسـر زنـدگـانـى رسـول خـدا(ص ) درجـنـگ سـپـرى شـد. درايـن مـدت جز تعدادى بسيار اندك و انگشت شمار از جنگ سرپيچى نكردند. كسانى كه از جنگ سرباز مى زدند درجامعه منفور و طرد شده بودند.

حـركـت بـسـوى تـبـوك كارى بس مخاطره آميز بود، بويژه كمبود آب سپاهيان را تهديد مى كرد. تـعـدادى از مـنـافـقـان مـشـغول تضعيف روحيه مسلمانان بودند. پيامبر(ص ) نيز بر خلاف ساير جـنـگـهـا كه هدف را اعلام نمى كرد. مقصد حركت را اعلام داشت .^(277) با تمام اين موانع ، سـفـر جـنـگـى انـجـام شـد و مـسـلمـانـان ، بـا سـابـقـه اى كـه در تحمل سختيها داشتند بدون واهمه با فرماندهى پيامبر(ص ) تا ناحيه تبوك پيش رفتند.

بشارتهاى يهود و نصارى

قرآن كريم بروشنى بيان مى كند كه خبرِ آمدن پيامبر اسلام بر زبان حضرت عيسى (ع )جارى شده و در كتابهاى

/ 56