اسـلام ، گـسـتـرش سـريـع و بـرق آسـا داشـت ، بـگـونـه اى كـه در زمـان زنـدگـى رسـول خـدا(ص ) سـراسـر شـبـه جـزيره عربستان زير پرچم حكومت اسلامى درآمد. در درسهاى گـذشـتـه تـعـداد ى از عوامل گسترش اسلام را بر شمرديم كه مكتب اسلام ، پيامبر و قرآن جزو عـوامـل اصـلى بـه شـمـار مـى آمـدنـد.در ايـن درس بـه عـوامـل ديـگـرى اشاره مى كنيم كه در شمار عوامل جانبى هستند، اما تاءثيرشان نمودار و چشمگير است .
خصلتهاى عربى
عـربـهـا بـه چـنـدويـژگـى ، مـمتاز بودند؛ شجاعت ، جنگاورى ، صبر، مقاومت ، روحيه قبيله اى و مـيـهـمـان نـوازى . اسـلام از ايـن خـصـلتـهـا بـهـتـريـن اسـتـفـاده را بـرد عـرب تـا قـبل از اسلام اين خصلتها را به حكم ضرورت زندگى صحرانشينى دارا بود، اما اسلام آنها را بـه عـنـوان ارزش ديـنى و الهى تلقى كرد و به آنها جهت داد. وجود همين خصلتها بود كه تعداد انـدك مـهـاجـران و انـصـار درمقابل تمامى كافران و مشركان ايستادند. خندقى كه مسلمانان درجنگ احـزاب كـنـدند بى سابقه بود. ^(276) آنان درحالى كه ازكمبود مواد غذايى بشدت رنج مى بردند، در روزهاى گرم تابستان مشغول كار طاقت فرسا بودند. پيامبرخدا(ص ) خواست تا يـكـى از قـبـايل دشمن را به ازاى بخشى از خرماى مدينه وادار به ترك جنگ كند، ولى مسلمانان نـپـذيـرفـتـنـد و سـخـتـيـهـاى جـنـگ را پـذيـرا شـدنـد. سـراسـر زنـدگـانـى رسـول خـدا(ص ) درجـنـگ سـپـرى شـد. درايـن مـدت جز تعدادى بسيار اندك و انگشت شمار از جنگ سرپيچى نكردند. كسانى كه از جنگ سرباز مى زدند درجامعه منفور و طرد شده بودند.حـركـت بـسـوى تـبـوك كارى بس مخاطره آميز بود، بويژه كمبود آب سپاهيان را تهديد مى كرد. تـعـدادى از مـنـافـقـان مـشـغول تضعيف روحيه مسلمانان بودند. پيامبر(ص ) نيز بر خلاف ساير جـنـگـهـا كه هدف را اعلام نمى كرد. مقصد حركت را اعلام داشت .^(277) با تمام اين موانع ، سـفـر جـنـگـى انـجـام شـد و مـسـلمـانـان ، بـا سـابـقـه اى كـه در تحمل سختيها داشتند بدون واهمه با فرماندهى پيامبر(ص ) تا ناحيه تبوك پيش رفتند.
بشارتهاى يهود و نصارى
قرآن كريم بروشنى بيان مى كند كه خبرِ آمدن پيامبر اسلام بر زبان حضرت عيسى (ع )جارى شده و در كتابهاى