وضعيت اقتصادى و راههاى تجارى عرب جاهلى - مقایسه دوره جاهلیت و اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقایسه دوره جاهلیت و اسلام - نسخه متنی

عبدالحسین بینش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را مى يافتند. و به اين ترتيب فراريان و گمشدگان را پيدا مى كـردنـد. آنـهـا درايـن زمـينه چنان پيش رفته بودند كه اثر پاى جوان را از پير و زن را از مرد بخوبى تشخيص مى دادند.^(137) خواندن ونوشتن درميان مردم رواج اندكى داشت . آن مقدار از علوم هم كه در نزد آنان بود از طريق نـقل و سينه به سينه به آيندگان مى رسيد. آنها براى با سواد شدن ضرورتى احساس نمى كـردنـد. تـنها گروهى كه به سواد احساس نياز مى كرد، تاجران بودند كه بر اثر سادگى رابطه هاى تجارى مشكل آنها نيز از ميان مى رفت .

عربها حافظه اى نيرومند داشته با برخوردار ى از ذوق سرشار به آسانى شعر مى سرودند ونـيـز آنـهـا را بـه خـاطـر مـى سـپـردنـد. اجـتـمـاعـهـاى شـعـرخـوانـى هـر سـاله تـشـكـيل مى شد و بهترين شعرها برگزيده مى شد. شايد اين كار را بتوان تنها فعاليت علمى عـرب شـمـرد، چـرا كه مقدارى از اطلاعات مربوط به زندگى آنها به همين طريق نگهدارى شده است .

ديـن مـبـيـن اسـلام ، آغازش با علم بود و پيامبر اسلام با آنكه خود نه مى خواند ونه مى نوشت ، بـزرگـتـريـن مـنـادى دانـش پـژوهـى درتـاريـخ بشر است . اوّلين آيه هاى قرآن كه بر پيامبر نـازل شد، درباره علم بود.^(138) اسلام غيب را در انحصار خداوند دانسته ، پيشگويى را بـاطـل اعلام كرد، اما علم و دانش را وظيفه همه مسلمانان (چه مرد و چه زن ) دانسته است . علم آموزى در اسلام نه مرز مى شناسد و نه زمان ، از گهواره تا گور و از خانه تا به هرجاى دور بايد به طلب علم رفت . همين توصيه ها و ارزش دادنها بود كه مسلمانان را مشعلدار جهانى علم ساخت ، كـتـاب نـويـسى و كتاب خوانى را رواج داد، وكتابخانه هاى بزرگ زينت شهرهاى اسلامى و نيز خانه دانش پژوهان گرديد.

وضعيت اقتصادى و راههاى تجارى عرب جاهلى

سـرزمـيـن پهناور شبه جزيره عربستان ، خشك و كم آب و علف است . باران در آن سرزمين بطور مـنـظـم نـمـى بـارد و رودخـانـه پر آبى در آن جريان ندارد. آب آن بيشتر از سيلابهاى فصلى تـاءمـيـن مى شود و كشاورزى تنها در چند نقطه محدود با استفاده از چاه و قنات و گاه سدّ، انجام مـى شـود. يـمـن ، يـثـرب و طـائف از جـاهـايـى اسـت كـه زراعـت در آن رايـج اسـت و چـنـد نـوع محصول كشاورزى از آن به دست مى آيد.^(139) سـاكـنـان جـاهـاى آبـاد در روزگـار جـاهـليـت بـه كـار زراعـت و دامـدارى مشغول بودند. ساكنان صحرا و دامپرورى مى كردند و با پرورش شتر و گوسفند روزگار مى گـذرانـيدند. صحرانشينان زندگى دشوارى داشتند و در پى آب و آذوقه از نقطه اى به نقطه ديـگـر مـى كـوچـيـدنـد. از آنـجـا كـه غـارت و چـپـاول ديـگـران يك منبع درآمد به شمار مى رفت ، زورگـويـى در تـنـگـنـاى مـعـيـشـت مـشـروعـيـت داشـت و قـبـيـله غـارتـگـر بـه امـوال ديـگـران مـانـنـد امـوال خـودش مـى نـگريست و هيچ قانونى وى را از آن كار باز نمى داشت .^(140) از ديـگـر راهـهـاى زنـدگى و درآمد عربها، هدايت كاروانهاى تجارى بود. از آنجا كه كاروانهاى تـجـارى در صـحـرا از خـطـر دسـتـبرد مصون نبودند و نيروى كافى دفاعى نيز همراه نداشتند؛ نـاچـار از قـبـيـله هاى مسير كارون استفاده مى كردند حاميان كاروانها به ازاى حفاظت از آنها مبلغى دريافت مى كردند كه با توجه به فراوانى كالاهاى تجارتى كم هم نبود؛ و منبع درآمد خوبى محسوب مى شد.^(141) كـسـانـى كـه در شبه جزيره عربستان از بيشترين درآمد برخوردار بودند كه به كار تجارت اشـتـغـال داشـتـنـد. اشـراف ساكن مكه ، اغلب تاجر پيشه بودند و در كاروانهاى تجارى سهمى داشـتـنـد. ايـن امـر ويـژه مـردان نبود برخى از زنان نيز در كار تجارت شريك بودند؛ چنان كه حضرت خديجه همسر گرامى رسول خدا(ص ) تاجرى بزرگ و ثروتمند بود.^(142) مردم مكه با داشتن امتيازهاى ويژه تا حدودى تجارت را در انحصار خود داشتند. آنان مردمانى پر اسـتـقـامـت بـوده ، بـا راهـهـا و بـازارهـاى تـجـارى آشـنـا بـودنـد و بـه دليل وجود خانه كعبه در شهرشان ، همه جا از شهرت و احترام برخوردار بودند.^(143)

موقعيّت تجارى مكه

مـكـه در نـيـمـه راه تـجـارى بـيـن يـمـن (در جـنـوب ) و شـام (در شمال ) واقع است . كاروانهاى قريش

/ 56